تصوف در دوره استبداد منور رضاخانی (پژوهشی درباره زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افول تصوف در دوره پهلوی اول)

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 100

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_HLIT-16-1_010

تاریخ نمایه سازی: 3 آبان 1402

چکیده مقاله:

علی­رغم مخالفت­های شدید، تصوف تا پایان دوره قاجار به حیات خویش ادامه داد. هنوز در ایران خانقاه­های بسیاری وجود داشت و صوفیان پشمینه پوش در شهرها مشاهده می­شدند. اما با روی کار آمدن رضاشاه افول تصوف سرعت گرفت تا آنجا که در اواخر حکومت وی کمتر نشانی از صوفیان در جامعه ایرانی دیده می­شد؛ خانقاه­ها متروک شده بودند و دیگر رونق گذشته را نداشتند و صوفیان نیز دلق­ها را رها کرده، جامه مرسوم آن روزگار را بر تن کرده بودند. مقاله حاضر به بررسی زمینه­های سیاسی، اقتصادی و فکری افول تصوف در دوره پهلوی اول پرداخته و نقش آن ها را در افول تصوف بازگو کرده است. انتقادات تند روشن فکران این دوره از تصوف و آموزه­های آن یکی از دلایل اصلی افول تصوف در دوره پهلوی اول بوده است، به عنوان مثال تقی ارانی که اولین چهره مهم مارکسیسم ایرانی است عرفان/ تصوف را افیون توده­ها می­دانست. به باور او کارکرد عرفان/ تصوف چیزی جز به انقیاد درآوردن طبقات فقیر جامعه (برده­ها و ...) نبوده است. با وجود اثرگذاری این نقدها بر بسیاری از نخبگان جامعه، اصلی­ترین دلیل افول تصوف را باید در قوانین وضع شده از سوی حکومت پهلوی در موضوعاتی چون موقوفات جست وجو کرد. بنابر این قوانین، موقوفات که از مهم ترین منابع درآمد خانقاه­ها بودند مصادره و نظارت آن ها به دولت واگذار می­گردید؛ امری که با سخت­تر کردن معیشت صوفیان عملا خانقاه نشینی و عزلت گزینی را ناممکن و زمینه را برای برچیده شدن بساط تصوف مهیا می­ساخت.

نویسندگان

عیسی امن خانی

دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران

سعید مهری

دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران