تاثیر مبانی روش شناختی اثبات گرایی و حکمت متعالیه بر علوم انسانی (مطالعه تطبیقی)
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 110
فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ISC-28-126_004
تاریخ نمایه سازی: 3 آبان 1402
چکیده مقاله:
یکی از مکاتب متداول علم در دنیای مدرن، اثبات گرایی است که مبانی روش شناختی آن، نه تنها در علوم طبیعی و تجربی، بلکه در علوم انسانی نیز تاثیر گذاشته است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای داده ها، پنج مبنای اصلی مکتب اثبات گرایی شامل مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی، جامعه شناختی و ارزش شناختی، مبتنی بر مبانی حکمت متعالیه نقد می شوند. انحصار هستی در ماده، عدم سازگاری آزادی انسان و ضرورت، عدم تطابق ذهن با عین، واقعیت جامعه و رهایی ارزش ها، از مهم ترین نقدهای حکمت متعالیه به روش شناسی مکتب اثبات گرایی است. مهم ترین یافته پژوهش حاضر این است که اثبات گرایان با انتخاب روش های کمی و منحصر کردن پژوهش بر داده های تجربه محور، در روش شناسی علوم انسانی رویکرد وحدت همگرای روشی دارند؛ در حالی که حکمت متعالیه با توجه به روش کیفی و کمی و عدم انحصار منابع شناخت در علوم تجربی، از تمام ظرفیت روش های عقلی، نقلی و تجربی در علوم انسانی استفاده کرده و رویکرد تنوع همگرای روشی را در علوم انسانی انتخاب کرده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدحسین جمال زاده
دانشجوی دکتری دانش اجتماعی مسلمین دانشگاه تهران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :