تحلیل ساختارهای نظری مرتبط با اتخاذ فناوری در حرفه حسابرسی

وقوع بحران ها و رسوایی های مالی، اعتماد جامعه نسبت به حسابرسان را در هم شکسته است. بکارگیری فناوری را می توان به عنوان بخشی از تلاش موسسات حسابرسی برای بازیابی اعتماد از دست رفته در نظر گرفت. با این حال اتخاذ فناوری به عنوان راهی برای انجام حسابرسی ساده نیست و علاوه بر اینکه تحت تاثیر عوامل بسیاری قرار دارد، تاثیرات قابل ملاحظه ای نیز بر حسابرسان و ذینفعان می گذارد. برای دستیابی به درک عمیق تری در رابطه با اتخاذ فناوری در حسابرسی، این مطالعه، سه ساختار نظری مرتبط به این حوزه را مورد بحث و تحلیل قرار می دهد شامل "استراتژی های لفاظی"، "بازسازی هویت" و "قابلیت محیط". دو ساختار نظری اول، یعنی استراتژی های لفاظی و بازسازی هویت از تئوری نهادی نوین استخراج شده است، درحالیکه ساختار قابلیت محیط از کاربرد آن در رویکرد نظری جامعه مادگی اتخاذ شده است.