مدل شناسی سیاست جنایی اسلام
محل انتشار: فصلنامه تحقیقات حقوقی، دوره: 16، شماره: 62
سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 10
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LAWRS-16-62_003
تاریخ نمایه سازی: 10 آبان 1402
چکیده مقاله:
استاد دلماس مارتی سیاست جنایی، در معنای موسع آن، را مدلبندی نموده است. او سیاست جنایی اسلام یا به تعبیری، سیاست جنایی کشورهای اسلامی را با مدل دولت اقتدارگرای فراگیر(توتالیتر) هم نوا دانسته است. این نوشتار با تجزیه و تحلیل دیدگاههای اصلی مدل اقتدارگرای فراگیر، استدلال میکند که میتوان قرائتی اقتدارگرایانه از اسلام داشت؛ اما با توجه به تاکید اسلام بر عنصر فرد و هویت مستقل او در برابر جامعه و دولت، لزوم طراحی سازوکارهای قضایی لازم آنگونه که مقتضای یک محاکمه دقیق، عادلانه و به دور از اشتباهات قضایی باشد، پذیرش تفکیک قلمرو جرم به معنای حقوقی آن از انحراف و گناه، تاکید بر رعایت اصل قانون مندی و لوازم آن، پذیرش جامعه مدنی و حوزه عمومی جدا از دولت به مثابه کانونهای توسعه و ترویج خیر عمومی، مدل سیاست جنایی اسلام به شدت از مدل اقتدارگرا و به ویژه اقتدارگرای فراگیر فاصله میگیرد. همزمان با توجه به تاکید دیدگاههای اسلامی بر مفاهیمی چون خیر عمومی، مصلحت همگانی، امر به معروف و نهی از منکر، اخلاق مسئولیت، توجه به جامعه و همبستگی اجتماعی، مدل متناسب با اندیشههای اسلامی تا اندازهای به مدلهای جامعوی نزدیک میشود؛ بدینسان مدل سیاست جنایی اسلام در میانه مدل جامعوی و آزادیگرا قرار میگیرد.
نویسندگان
رحیم نوبهار
پژوهشگر حوزوی و استادیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی