مقایسه تطبیقی معنای رنج در اندیشه ویکتور فرانکل و مولانا

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 85

فایل این مقاله در 32 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JOSTR-5-16_003

تاریخ نمایه سازی: 15 آبان 1402

چکیده مقاله:

مفهوم رنج با زندگی بشری درآمیخته و جزءجدایی­ناپذیر جهان مادی است. هر انسانی به ­نوعی طعم تلخ درد و رنجی را که سرنوشت برایش مقدر کرده می­چشد. شناخت چیستی رنج و معنایش در اندیشه ویکتور فرانکل، بنیان­گذار نظریه معنادرمانی، و مولانا، عارف قرن هفتم، محور این پژوهش است. دکتر فرانکل با تحمل رنج­هایش در اردوگاه­های کار اجباری نازی­ها، نگرش معنادار به رنج را یکی از مبانی اساسی معنادرمانی قرار داد. او یکی از راه­های معنا بخشیدن به زندگی را درک معنای رنج­های گریزناپذیر می­شمارد و بر این باور است که ارزش­های نگرشی پذیرش و تحمل مصائب را آسان می­کند. مولانا نیز عارفی است که بر ساحت روان­شناسانه وجود انسان واقف است. در زندگی با رنج­های بسیاری روبرو بوده و با جهان­بینی وجودی و فلسفی، معانی رنج و غم مقدر را بیان می­کند. به باور او هستی آمیخته با رنج­های اجتناب ناپذیر است، اما با نگاهی دقیق می­توان معنای باطنی رنج­ها را دریافت. اگر آدمی به درک این معنا برسد، رنج­ها را می­پذیرد و بی­تابی نمی­کند. یافته­های پژوهش نشان می­دهد که هر دو اندیشمند توسعا نگاهی یکسان به رنج دارند و محنت­های انسان را دربردارنده مفاهیم و معانی می­دانند، اما در آثار مولانا مولفه­های رنج معنادار بیشتر است و برای معانی رنج تمثیل­های متعددی بیان شده است.

نویسندگان

شبنم قدیری یگانه

دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

اسماعیل آذر

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. (نویسنده مسئول)

ساره زیرک

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.