بررسی و تحلیل مفهوم عشق در مجموعه دستور زبان عشق از قیصر امین پور بر اساس آراء روان شناختی رابرت استرنبرگ
محل انتشار: جستارنامه ادبیات تطبیقی، دوره: 3، شماره: 8
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 187
فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JOSTR-3-8_001
تاریخ نمایه سازی: 15 آبان 1402
چکیده مقاله:
قیصر امینپور در شعر معاصر فارسی، به عنوان شاعری شاخص، بخش عمدهای از سرودههای خود را به پدیده عشق اختصاص داده است. آنچه به این دفتر اهمیت ویژهای میبخشد، تغییر نگرش شاعر به پدیده مذکور است که از دید ادبی و روانشناختی قابل بررسی است. در این تحقیق، با استناد به منابع کتابخانهای و روش توصیفی- تحلیلی و نیز، با استفاده از مبانی نظریه روانشناختی استرنبرگ، ابعاد مختلف عشق در مجموعه دستور زبان عشق بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که اگرچه شاعر، عشق آرمانی را کمالآفرین میداند، اما بسامد آن در مقایسه با عشقهای غیرآرمانی قابل توجه نیست که این موضوع، با توجه به شرایط جسمانی و روحی شاعر در زمان سرایش مجموعه مذکور و تغییر نگرش او از ایدهآلطلبی به واقعگرایی، توجیهپذیر است. بر اساس آراء استرنبرگ، نگاه قیصر به پدیده عشق و کیفیت آن، در این دفتر، سیر نزولی داشته و همراه با بدبینی و منفینگری بوده است که این ویژگی، به اشعار او سویهای رمانتیکی (رمانتیک سیاه) میدهد. غالب شعرهای او تنها از دو رکن تعهد + شور و هیجان برخوردارند و عنصر صمیمیت، در سطحی محدود بازتاب داشته است که فرجام این عشقورزی به یاس فلسفی- شخصیتی و برجستهسازی ابعاد سیاه و ناخوشایند زندگی میانجامد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
ندیم اصغری قاجاری
دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گرگان، گرگان، ایران
حسنعلی عباسپور اسفندن
گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان، گرگان، ایران.