رهبران مذهبی و مدرنیزاسیون در ایران در دوره پهلوی دوم (قسمت اول)

سال انتشار: 1379
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 60

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_MATIN-2-9_008

تاریخ نمایه سازی: 26 آبان 1402

چکیده مقاله:

این مقاله به تبیین و تحلیل مواضع فقهای بزرگ شیعه (به جز امام خمینی قدس سره ) در قبال الگوی مدرنیزاسیون (نوسازی) پهلوی دوم (در سالهای ۵۷ - ۱۳۲۰) پرداخته و در پی پاسخگویی به این سوال است که مواضع فقهای شیعه درخصوص الگوی نوسازی پهلوی دوم چگونه بود؟ نویسنده برای پاسخگویی به این سوال ضمن اشاره ای گذرا به ماهیت الگوی نوسازی شاه، به بررسی مواضع فقها با استفاده از «روش تحلیل محتوا» و ارزیابی بیانیه ها، اسناد و مکتوبات این فقها در سالهای مذکور می پردازد و نشان می دهد که فقهای مذکور علی رغم برخی اختلاف نظرها یا گرایشهای محافظه کارانه و یا رادیکال خود، از موضع تقریبا واحدی، الگوی نوسازی در دوران پهلوی دوم را مورد انتقاد قرار می دادند. آنان اولا، اعتقاد داشتند که دولت یا وابسته یا آلت دست استعمار و مامور به اجرای برنامه های اصلاحی دیکته شده از سوی آن است و از آنجا که نگرش بسیار منفی در مقابل استعمار و عملکرد آن در جهان اسلام داشتند هرگونه اقدام دولت را با دیده تردید می نگریستند و با اقدامات فراقانونی دولت برای انجام اصلاحات به شدت مخالفت می کردند. ثانیا، آنان به دلیل مبانی عقلانی فقه اصولی شیعی نه تنها مخالفتی با اصل اصلاحات نداشتند بلکه نحوه اجرای اصلاحات توسط دولت را غیربومی و غیرمنطبق با شرایط خاص کشور می دانستند و حتی پیامدهای آن را برای مصالح کشور نامطلوب تلقی می کردند. لازم به ذکر است که مواضع امام خمینی قدس سره به دلیل اهمیت و گستردگی خاص خود در مقاله دیگری در آینده مطرح خواهد شد.

نویسندگان

یحیی فوزی

عضو هیات علمی گروه اندیشه سیاسی در اسلام پژوهشکده امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی