بررسی شمول سیاستگذاری پولی با مقوله ثبات مالی در اقتصاد ایران با استفاده از الگوی DSGE

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 61

فایل این مقاله در 46 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JQE-17-2_002

تاریخ نمایه سازی: 27 آبان 1402

چکیده مقاله:

ثبات قیمت ها و رشد اقتصادی به طور سنتی از اهداف اصلی سیاستگذاری پولی قلمداد می شود. اما بعد از وقوع بحران مالی ۲۰۰۷، ثبات مالی به عنوان رکن سوم در تابع هدف سیاست گذاری پولی پذیرفته شد. اگرچه ثبات مالی در مجموعه اهداف سیاست گذاری پولی با عدم سازگاری با اهداف دوگانه سنتی همراه بوده، اما هدفگذاری بر روی آن منجر به تقلیل پیامدهای اختلالات مالی بر روی بی ثباتی رشد و قیمتها در فضای اقتصاد کلان در میان مدت خواهد شد. بحرانهای مالی که با انحرافات گسترده در اهداف سه گانه سیاستگذار پولی همراه بوده ضرورت تقویت ابزارهای متعارف سیاست پولی (نرخ بهره سیاستی، نرخ سپرده قانونی و کل های پولی) را در کنار ابزارهای غیرمتعارف اجتناب ناپذیر ساخته است. ابزارهای مکمل غیرمتعارف سیاستگذاری پولی از طریق اعمال نرخهای بهره سیاستی صفر (بعضا منفی)، گسترش عملیات بازار باز به اوراق قرضه غیردولتی و نیز تسهیل شرایط برداشت شبانه بانک­ها در نظام پرداخت زمینه تحقق اهداف سه گانه سیاستگذار پولی را قالب سازوکار انتقال پولی و در یک بازه زمانی غیرمتقارن فراهم می­سازد. در این تحقیق، با استفاده از الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) طراحی شده توسط گرتلر و کارادی (۲۰۱۱)، اثرات ابزارهای سیاست پولی متعارف (تعیین نرخ بهره) و نامتعارف (اعتبار) بر متغیرهای کلان )تورم، رشد، نرخ ارز، شاخص قیمت سهام) تخمین زده شده و واکنش متغیرهای کلان به بی ثباتی مالی شبیه سازی شده است. در شبیه سازی، توابع مختلف واکنش سیاست پولی مورد بررسی قرار گرفته که بر اساس رهیافت بهینه یابی تحت سناریوی بحران محاسبه شده است. قاعده های سیاست پولی مورد آزمون در این مقاله شامل قاعده تیلور نرخ بهره بدون ثبات مالی(غیر بهینه)، قاعده ساده بهینه نرخ بهره بدون ثبات مالی، قاعده ساده بهینه نرخ بهره به همراه ثبات مالی و قاعده سیاست پولی غیرمتعارف بوده است. در همین راستا، خطوط اعتباری مقام پولی به عنوان یک ابزار غیرمتعارف متاثر از تصمیمات سیاستگذار پولی مستقیما به جریان وجوه شبکه بانکی تزریق می شود. بانک­های مرکزی که اوراق قرضه دولتی را در قالب سرمایه گذاری بدون ریسک در مرحله نخست به خانوارها فروخته و منابع را در ترازنامه خود تجمیع نمودند، عملا منابع مذکور را در قالب سیاست پولی انبساطی غیرمتعارف و در قالب تسهیلات اعتباری به بنگاه های تولیدی در مرحله دوم وام داده تا از طریق افزایش نسبت اهرمی شبکه بانکی از یکطرف عملیات اعتباری را روان سازی نموده و از طرف دیگر زمینه گسترش فعالیتهای سرمایه گذاری بخش خصوصی را فراهم سازند. همچنین فرض شده دخالت بانک مرکزی در واسطه گری مالی ناکاراتر از بخش خصوصی بوده و هزینه ناکارایی ناشی از شناسایی بخش­های مهم اقتصادی برای تامین سرمایه توسط بانک مرکزی تعبیر شده است. برای تخمین ضرایب الگوی DSGE از متغیرهای اقتصاد کلان که شامل مصرف، سرمایه گذاری خصوصی، تورم، مخارج دولت، تغییرات اعتبار، نسبت اهرمی بانک های تجاری و بازدهی بازار سهام و روش تخمین بیزی استفاده شده است. همچنین تعدادی از پارامترها کالیبره شده اند. در همین راستا، نظر به اینکه تخمین بیزی نیاز به تعریف توزیع پیشین برای پارامتر داشته، لذا مقادیر توزیع بر اساس مطالعات پیشین و همچنین تحلیل های عددی آماری تعیین شده است. بر اساس نتایج تخمین مقدار لگاریتم چگالی داده ها (Log data density) برابر ۳۹۹ بوده و نتایج آزمون تشخیصی بروکز و گلمن (۱۹۹۸) نشان دهنده استحکام کافی برآورد پارامترهای الگو است. در این مطالعه تکانه کاهش شدید کیفیت سرمایه فیزیکی به عنوان متغییر انعکاس دهنده بحران مالی در نظر گرفته شده که اثرات آن نیز بر متغیرهای کلیدی اقتصاد مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج شبیه سازی های انجام شده دلالت بر کارایی سیاست پولی نامتعارف در شرایط بحرانی داشته بطوریکه علاوه بر ثبات نسبی برای بخش حقیقی، عملکرد بهتری برای تقلیل بی ثباتی مالی (بازار دارایی ها) در فضای اقتصاد کلان ایران داشته که غالبا با سطوح پایین تری از تورم و نرخ بهره اسمی همراه بوده است. این نتایج در راستای نتایج مطالعه گرتلر و کارادی (۲۰۱۱) بوده است. بر اساس نتایج الگو، منافع اجتماعی سیاست پولی نامتعارف در گذر از بحران به شرطی که میزان ناکارآیی بانک مرکزی ناچیز بوده عملا مثبت تلقی شود. در تحلیل نهایی، استفاده محدود از ابزارهای غیرمتعارف سیاست پولی نسبت به ابزارهای متعارف در اقتصاد ایران، در زمان بحران مالی منجر به رشد پایدار تولید در سطوح پایین تری از تورم و نرخ بهره در میان مدت در اقتصاد ایران شده که عملا سطح رفاه بالاتری برای خانوارها ایجاد می نماید. چرا که استفاده از ابزارهای غیرمتعارف در فرآیند سیاستگذاری پولی از یکطرف سبب تنوع در ابزارهای سیاستگذاری و از طرف دیگر زمینه کاهش دامنه نوسانات ابزارهای متعارف سیاست پولی و متغیرهای متناظر هدف (تورم، رشد اقتصادی و ثبات مالی) در فضای اقتصاد کلان ایران را فراهم می سازد.

نویسندگان

پدرام داودی

دکتری اقتصاد، مرکز ملی رقابت،

حسین باستان زاد

پژوهشگر گروه پول و ارز پژوهشکده پولی

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • Acharya, V. (۲۰۱۵). Financial stability in the broader mandate for ...
  • Acharya, V. V., Almeida, H., & Campello, M. (۲۰۱۳). Aggregate ...
  • Adrian, T., & Shin, H. S. (۲۰۱۰). Financial intermediaries and ...
  • Bayat, M., Afshari, Z., & Tavakolian, H. (۲۰۱۶). Monetary Policy ...
  • Belke, A., & Polleit, T. (۲۰۱۰). Monetary economics in globalised ...
  • Borio, C., & Zhu, H. (۲۰۱۲). Capital regulation, risk-taking and ...
  • Brooks, Stephen P., and Andrew Gelman (۱۹۹۸). General methods for ...
  • Calvo, G. A. (۱۹۸۳). Staggered prices in a utility-maximizing framework. ...
  • Christensen, J. H., & Krogstrup, S. (۲۰۱۴, August). Swiss unconventional ...
  • Christiano, L. J., Eichenbaum, M., & Evans, C. L. (۲۰۰۵). ...
  • Cole, H. (۲۰۱۱). Discussion of Gertler and Karadi: A model ...
  • Cúrdia, V., & Woodford, M. (۲۰۰۹). Conventional and unconventional monetary ...
  • Drechsler, I., Savov, A., & Schnabl, P. (۲۰۱۸). A model ...
  • Ebrahihi, I. & H. Tavakolian (۲۰۱۲), Designing an early warning ...
  • Edey, M. (۲۰۱۴). Reflections on the financial crisis. Address to ...
  • Eivazlou, H. & H. Meisami (۲۰۰۸), A theoretical comparative study ...
  • Erfani, A., & Talebbeidokhti, A. (۲۰۱۸). The Investigation of the ...
  • Gambacorta, L., & Signoretti, F. M. (۲۰۱۴). Should monetary policy ...
  • Gertler, M., & Karadi, P. (۲۰۱۱). A model of unconventional ...
  • Gertler, M., & Karadi, P. (۲۰۱۳). Qe ۱ vs. ۲ ...
  • Gertler, M., & Kiyotaki, N. (۲۰۱۰). Financial intermediation and credit ...
  • hematy, M., & tavakolian, H. (۲۰۱۹). Evaluation of Price Setting ...
  • Hodrick, R. J., & Prescott, E. C. (۱۹۹۷). Postwar US ...
  • Holmström, B., & Tirole, J. (۱۹۹۸). Private and public supply ...
  • Justiniano, A., Primiceri, G. E., & Tambalotti, A. (۲۰۱۰). Investment ...
  • Justiniano, A., Primiceri, G. E., & Tambalotti, A. (۲۰۱۱). Investment ...
  • Khoshnoud, Z., & Esfandiari, M. (۲۰۱۵). The Main Determinants of ...
  • King, M. (۱۹۹۷). Changes in UK monetary policy: Rules and ...
  • Komeijani, A. and H. Tavakolian (۲۰۱۲). Monetary policy under fiscal ...
  • Komijani, A., & Tavakolian, H. (۲۰۱۲). Monetary policy under fiscal ...
  • Lambertini, L., Mendicino, C., & Punzi, M. T. (۲۰۱۳). Leaning ...
  • Leeper, E., & Nason, J. (۲۰۱۴). Bringing financial stability into ...
  • Merton, R. C. (۱۹۷۳). An intertemporal capital asset pricing model. ...
  • Mosavian, S.A. (۲۰۰۲), Economic Effect Of Replacing Intersst System With ...
  • Mosavian, S.A. (۲۰۰۷), Criticize the Interest Rate Free Banking Article ...
  • Motavaseli, M., Ebrahimi, I., Shahmoradi, A., & Komijani, A. (۲۰۱۱). ...
  • Nadali, M. (۲۰۱۵) Financial Stability and The Essence of Monitoring ...
  • Naderi, M. (۲۰۰۷), Financial Development, Crisiss and Economic Growth, a ...
  • Naderi, M. K. & H. Sadegi (۲۰۰۳), Investigating the Efficiency ...
  • Nadri, K., Ghelich, V., Meisami, H. (۲۰۱۳). The role of ...
  • Nili, F. (۲۰۰۵), an Introducton to financial stability, Trend Journal ...
  • Norman, B., Shaw, R., & Speight, G. (۲۰۱۱). The history ...
  • Pajooyan, J. & A. Davani (۲۰۰۴), Elsactisity of investment to ...
  • Sadeghi Shahdani, M. & D. Nasrabadi (۲۰۱۶) Constancy of Islamic ...
  • Saltelli, A., Ratto, M., Andres, T., Campolongo, F., Cariboni, J., ...
  • Sargent, T. J., & Wallace, N. (۱۹۸۳). The Real Bills ...
  • Sedqi, H. (۲۰۱۱). Exchange Rate Volatility, Financial Imbalances and Optimal ...
  • Shahmoradi, A. (۲۰۰۴), Investigating the effect of energy prices change ...
  • Shajari, P., & Mohebikhah, B. (۲۰۱۰). Early Warning System for ...
  • Smets, F., & Wouters, R. (۲۰۰۷). Shocks and frictions in ...
  • Stein, J. C. (۲۰۱۴). Incorporating financial stability considerations into a ...
  • Taylor, J. B. (۱۹۹۳, December). Discretion versus policy rules in ...
  • Totonchian, I. (۱۹۹۶), Monetary and Banking Economics, Institute for Monetary ...
  • Wallace, N (۱۹۸۱). A Miiler-Modigliani Theorem for Open Market Operations. ...
  • Woodford, M. (۲۰۰۳). Interest rate and prices, Princeton University Press ...
  • Woodford, M. (۲۰۱۰). Financial intermediation and macroeconomic analysis. Journal of ...
  • Woodford, M. (۲۰۱۲). Inflation targeting and financial stability (No. w۱۷۹۶۷). ...
  • Zarei, zh. & A. Komeijani, (۲۰۱۲), Assessing the financial stability ...
  • نمایش کامل مراجع