بررسی الگوی کنشگری گرماس در «حماسه آرش» سروده سیاوش کسرایی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 109

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JSHK-2-2_009

تاریخ نمایه سازی: 4 آذر 1402

چکیده مقاله:

یکی از دستاوردهای مهم ساختارگرایی، موضوعات مرتبط با روایت شناسی است. پراپ، فرمالیست روس، نقطه عطفی در روایت شناسی ایجاد کرد، طبق نظر او شخصیت دیگر جدا از متن هیچ موجودیتی ندارد.گرماس، یکی از نظریه پردازان پیرو پراپ، الگوی کنشی را با هدف نمایان ساختن نقش شخصیت ها و ارتباط کنش و شخصیت ارائه داد: کنشگرها نقش شخصیت های روایت را بازی می کنند؛ با اینحال دو تفاوت با شخصیت دارد: اول اینکه چند شخصیت می تواند نقش یک کنشگر واحد را ایفا کند؛ دوم اینکه کنشگرها در ژرف ساخت روایت؛ اما شخصیت ها در روساخت روایت، نقش دارند. در الگوی گرماس، شمار کنشگرها به شش می رسد:۱-فرستنده (sender) ۲- گیرنده پیام(receiver)۳- مفعول (object)۴- یاری دهنده(supporter) ۵- مخالف(conflict) ۶- فاعل (قهرمان) (subject). این مقاله برآن است تا حماسه آرش سروده سیاوش کسرایی را که روایت محور است نسبت به قابلیت تطبیق با نظریه روایت محور گرماس و شش گروه کنشگر او مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش که به صورت کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است مشخص گردیدکه هر شش کنشگر الگوی گرماس در منظومه آرش کمانگیر وجود دارند و همانگونه که گرماس، نقابل را بنیادی ترین چهارچوبی می داند که ذهن انسان در قالب آن به جهان ساختار می بخشد؛ برای درک ساختار متن، ابتدا باید تقابل ها را درک کرد؛ در اسطوره آرش نیز، با تقابل بین ایران و توران سرو کار داریم که این تقابل، بن مایه روایت کسرایی از حماسه آرش است که در سه کنشگر دوتایی در تقابل با یکدیگر بیان گردیده است.

نویسندگان

مرتضی عباسپور

گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زرند،دانشگاه آزاد اسلامی، زرند، ایران.