مقایسه میزان استفاده معلمان از روش حل مساله در مدارس دولتی و غیرانتفاعی

تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان استفاده معلمان از روش حل مساله در درس علوم پایه پنجم ابتدایی در مدارس دخترانه دولتی در مقایسه با مدارس دخترانه غیرانتفاعی صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی و از نوع پیمایشی و مبتنی بر مشاهده می باشد. جامعه آماری مورد پژوهش حاضر را کلیه معلمان پایه پنجم دوره ابتدایی مدارس دولتی که کلیه معلمان پایه پنجم دوره ابتدایی مدارس غیرانتفاعی است که در منطقه ۱ شهر تهران تدریس می کنند، تشکیل می دهند. ابزار پژوهش برای مشاهده و بررسی، چک لیست محقق ساخته می باشد که بر مبنای مباحث نظری و ادبیات تحقیق مربوط به الگوی تدریس حل مساله تنظیم شده است. پس از تجزیه و تحلیل نهایی داده ها بر اساس سوالات مطرح شده، نتایج به دست آمده به این صورت است که: میزان مواجه دانش آموز با مساله در مدارس دولتی و مدارس غیر انتفاعی متوسط می باشد، میزان ترغیب دانش آموزان برای جمع آوری مدارک برای مساله در مدارس دولتی ضعیف و در مدارس غیر انتفاعی در حد متوسط می باشد، میزان ترغیب دانش آموزان برای ساختن فرضیه برای مساله در مدارس دولتی و در مدارس غیر انتفاعی خوب می باشد، میزان ترغیب دانش آموزان برای آزمایش فرضیه های طرح شده مدارس دولتی ضعیف و در مدارس غیر انتفاعی در حد متوسط می باشد. میزان ترغیب دانش آموزان برای نتیجه گیری از مساله در مدارس دولتی و مدارس غیر انتفاعی متوسط می باشد. در نتیجه گیری کلی بدست آمده، بین مدارس دولتی و غیر انتفاعی در میزان استفاده از روش تدریس حل مساله تفاوت معناداری مشاهده نگردید.