قابلیت حسگری بازار، دانش آفرینی و نوآوری: نقش تعدیل گرایانه گرایش کارآفرینانه مطالعه موردی بانک سپه زاهدان

این مقاله به بررسی رابطه بین قابلیت حسگری بازار، دانش آفرینی، گرایش راهبردی کارآفرینانه و نوآوری در بنگاه های کوچک و متوسط می پردازد. داده ها از بنگاه های کوچک و متوسط (تعداد: ۲۵۵) فعال در ایران به دست آمد و از مدل سازی معادلات ساختاری کوواریانس-محور برای تحلیل داده ها استفاده شد. دستاورد بنگاه های کوچک و متوسط نشان دهنده تاثیر مثبت قابلیت حسگری بازار بر (۱) دانش آفرینی و (۲) نوآوری شرکت است. فرآیند دانش آفرینی تاثیرات مثبتی بر (۳) نوآوری شرکت دارد. فرآیند دانش آفرینی (۴) واسطه ارتباط بین قابلیت حسگری بازار و نوآوری شرکت بود. گرایش راهبردی کارآفرینانه ارتباط بین (۵) دانش آفرینی و نوآوری شرکت را تعدیل می کند به گونه ای که وقتی گرایش بالای کارآفرینانه راهبردی وجود داشته باشد، رابطه مثبت ضعیف می شود. از لحاظ تئوری و تجربی این مطالعه سهمی در یافته های ناسازگار موجود داشته است و همچنین بینش مدیریتی مفیدی را ارائه می دهد.