ویژگی های شخصیتی (برون گرایی و روان رنجورخویی) به عنوان تعدیل کننده های رابطه بین استیگما و کمک طلبی روان شناختی دانشجویان

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 61

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_CPAP-17-1_009

تاریخ نمایه سازی: 14 آذر 1402

چکیده مقاله:

مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تعدیل کنندگی ویژگی های شخصیتی (برون گرایی و روان رنجورخویی) در رابطه بین استیگما و کمک طلبی روان شناختی دانشجویان کارشناسی دانشگاه لرستان بود. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی می باشد که در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ انجام شد. شرکت کنندگان این پژوهش شامل ۳۸۴ نفر از دانشجویان بودند، که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل؛ مقیاس استیگما برای دریافت کمک روان شناختی، پرسشنامه نگرش به جستجوی کمک روان شناختی تخصصی - فرم کوتاه و پرسشنامه‎ی شخصیتی نئو بود. نتایج: یافته ها نشان دادند که بین استیگما و کمک طلبی روان شناختی رابطه معنی داری وجو دارد (۰۰۱/۰ p <، ۴۱/۰- =r). همچنین، داده های حاصل از اجرای پرسشنامه ها با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی به منظور بررسی توان تعدیلی متغیر ویژگی های شخصیتی (برون گرایی و روان رنجورخویی) تحلیل شدند. یافته های تحلیل رگرسیون تعدیلی، نقش تعدیل گر ویژگی های شخصیتی (برون گرایی و روان رنجورخویی) را در رابطه بین استیگما و کمک طلبی روان شناختی دانشجویان مورد تایید قرار داد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که استیگما عامل مهمی در کمک طلبی روان شناختی است که برون گرایی تاثیر آن را کمتر و روان رنجورخویی تاثیر آن را بیشتر می کند.

نویسندگان

محمد عباسی

دانشگاه لرستان

کبری بیرانوند

دانشگاه لرستان

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • Salwen, E. D., Underwood, L. A., Dy-Liacco, G. S., & ...
  • Schnyder, N., Panczak, R., Groth, N., & Schultze-Lutter, F. (۲۰۱۷). ...
  • Topkaya, N., Vogel, D. L., & Brenner, R. E. (۲۰۱۷). ...
  • Papadopoulos, C. Foster, J. & Caldwell, K. (۲۰۱۲). Individualism-Collectivism’ as ...
  • قهاری، شهربانو. (۱۳۸۵). کارایی رویکرد شناختی رفتاری در درمان سوء ...
  • Hasson-Ohayona, I. Levy, I. Kravetza, S. Vollanski-Narkisa, A.& Roeb, D. ...
  • Thompson, A. Hunt, C. & Issakidis, C. (۲۰۰۴). Reasons for ...
  • Yousaf, O., Grunfeld, E. A., & Hunter, M. S. (۲۰۱۳). ...
  • Widiger, T. A., & Oltmanns, J. R. (۲۰۱۷). Neuroticism is ...
  • Vella, E. J., & Mills, G. (۲۰۱۶). Personality, uses of ...
  • McCrae, R. R., & Costa, P. T. (۱۹۸۷). Validation of ...
  • Baron, R.M. & Kenny D.A. (۱۹۸۶). The moderator–mediator variable distinction ...
  • ارشدی، نسرین، پیریایی، صالحه (۱۳۹۳). نقش تعدیل کننده صفت شخصیتی ...
  • Stangor C. (۲۰۱۵). Research methods for the behavioural sciences (۵th ...
  • شهسوارانی امیر محمد، عشایری حسن، ستاری کلثوم، علی محمدی سمیه ...
  • نمایش کامل مراجع