بهبود کارایی برنامه دابل آوسینک با استفاده از مکمل پروژسترونی در گاوهای شیری هلشتاین پس از زایش

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 70

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_EJRR-11-3_008

تاریخ نمایه سازی: 15 آذر 1402

چکیده مقاله:

سابقه و هدف: استفاده از برنامه های تولیدمثلی همزمان سازی یکی از ابزارهای مدیریتی بهبود باروری گاوهای شیری پرتولید است. با این وجود، حضور دام ها در روزهای مختلف چرخه فحلی سبب پاسخ دهی متفاوت به این برنامه ها می شود. برنامه دابل آوسینک با داشتن تزریق GnRH اضافی نسبت به پری سینک آوسینک برای گاوهای غیرتخمک ریز نیز مناسب گزارش شده است، اما همه دام ها در زمان شروع آوسینک دوم جسم زرد فعال ندارند و فولیکول تخمک ریز در ریزمحیط با غلطت پایین پروژسترون رشد می کند که باعث کاهش کیفیت اووسیت و رویان می شود. مطالعه حاضر با هدف شناسایی دام های فاقد جسم زرد و بررسی اثر استفاده از مکمل پروژسترون بر باروری گاوهای شیری پس از زایش انجام شد. مواد و روش ها: در این پژوهش از ۳۱۸ راس گاو شیری سالم پس زایش استفاده شد. اطلاعات مربوط به نوبت زایش و نیز تولید شیر ماه اول و دوم پس از زایش ثبت شد. به طور خلاصه دام ها روز۴۰ پس از زایش GnRH اول، هفت روز بعد PGF۲α، سه روز بعد از آن دومین GnRH و هفت روز بعد یعنی از روز ۵۷ پس از زایش وارد آوسینک دوم شده و تخمدان هایشان با استفاده از دستگاه اولتراسوند برای حضور یا نبود جسم زرد بررسی شدند. گاوهای فاقد جسم زرد به ۲ گروه تقسیم شدند گروه اول (گروه شاهد، DO-CL)، ادامه برنامه دابل آوسینک را دریافت کردند. گروه دوم (DO+CIDR)، مکمل پروژسترونی (سیدر) را به مدت ۷ روز دریافت کردند و دام هایی که دارای جسم زرد بودند (DO+CL) ادامه برنامه دابل آوسینک را دریافت کردند. همه گاوها ۳۲، ۶۰ و ۱۲۰ روز پس از تلقیح برای تشخیص و تایید آبستنی با استفاده از دستگاه التراسوند مورد بازبینی قرار گرفتند. درصد گیرایی و سقط ماه دوم و ماه های سوم-چهارم محاسبه گردید. واکاوی داده ها با استفاده از رویه GLIMMIX نرم افزارSAS صورت گرفت. یافته ها: گاوهای دارای جسم زرد در زمان آغاز آوسینک دوم نسبت به گروه شاهد و نیز گروه DO+CIDR درصد گیرایی روز ۳۲ (۸۴/۵۰ در برابر ۲۷/۲۹ و ۴۶/۴۱ درصد، ۰۳/۰ P =)، ۶۰ (۷۶/۴۵ در برابر ۹۵/۲۱ و ۵۸/۳۶ درصد، ۰۱/۰ P =) و ۱۲۰ (۲۲/۴۳ در برابر ۹۵/۲۱ و ۱۴/۳۴ درصد، ۰۳/۰ P =)، بالاتری داشتند. با وجود کاهش ۱۵ درصدی درصد سقط ماه دوم در گروه DO+CL نسبت به گروه شاهد (DO-CL)، این صفت در ماه دوم (۳۱/۰ P =) و سوم-چهارم (۷۵/۰ P =) بین تیمارهای آزمایشی تفاوتی نداشت. اثر نوبت زایش بر درصد گیرایی گاوها در روز ۳۲ (۰۴/۰ P =)، معنی دار ولی بر درصد گیرایی روز ۶۰ (۱۷/۰ P =) و ۱۲۰ (۲۸/۰ P =) معنی دار نبود. اثر تولید شیر بر درصد گیرایی روز ۳۲ (۰۰۳/۰ P =)، ۶۰ (۰۰۱/۰ P =) و ۱۲۰ (۰۰۱/۰ P =) معنی دار بود. گاوهای با تولید شیر کمتر از میانگین گله (۳۶ ˂M ) نسبت به گاوهای بالاتر از میانگین گله (۳۶ ≤M ) درصد گیرایی روز ۳۲ (۹۶/۵۲ در برابر ۶۳/۳۵ درصد)، ۶۰ (۶۲/۴۶ در برابر ۱۱/۲۸ درصد) و ۱۲۰ (۴۱/۴۴ در برابر ۰۸/۲۶ درصد) بالاتری داشتند. اثر متقابل تیمار در نوبت زایش (۴۱/۰ P =) و تیمار در شیر تولیدی (۴۵/۰ P =) معنی دار نبود.نتیجه گیری: در این مطالعه تخمدان ها در زمان شروع آوسینک دوم برنامه دابل آوسینک بررسی شد و دام های فاقد جسم زرد مکمل پروژسترونی دریافت کردند نتایج باروری حاکی از بهبود درصد گیرایی در گاوهای دریافت کننده مکمل پروژسترون نسبت به گروه شاهد بود. بنابراین، توصیه می شود در صورت استفاده از برنامه های همزمان سازی برای گاوهای پس از زایش، دام های فاقد جسم زرد در زمان شروع آوسینک برنامه تلقیح زمان بندی شده شناسایی و از مکمل پروژسترونی استفاده شود. به هرحال، برای دستیابی به نتایج بهینه استفاده همزمان از دو سیدر ضروری به نظر می رسد.

نویسندگان

مهدی انصاری

گروه فیزیولوژی دام و طیور-دانشکده علوم دامی. دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان. گرگان. ایران

محمدعلی اسلامی

شرکت دام گستران کویر. یزد. ایران

مهدی پورحمداله

گروه علوم دامی. دانشکده علوم کشارزی و منابع طبیعی. دانشگاه تهران. کرج. ایران