اثربخشی درمان هیجان مدار بر درمان افراد دارای اختلال شخصیت مرزی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 117

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JSPANY-4-9_014

تاریخ نمایه سازی: 5 دی 1402

چکیده مقاله:

زمینه و هدف: با توجه به پیچیدگی و اهمیت اختلال شخصیت مرزی و نیز نرخ شیوع نسبتا بالای این اختلال در جامعه، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر درمان افراد دارای اختلال شخصیت مرزی صورت گرفت. روش پژوهش: روش این پژوهش شبه آزمایشی و طرح مورداستفاده جهت بررسی فرضیه ها در این پژوهش طرح پیش آزمون-پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش را، کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که در سال ۱۳۹۹ به دو مرکز مشاوره در منطقه ی یک شهر تهران مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. ۳۰ نفر از مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی، با روش نمونه-گیری هدفمند انتخاب شده و سپس این افراد به روش همتاسازی در دو گروه ۱۵ نفره (گروه آزمایش درمان هیجان مدار و گروه کنترل) جای گرفتند. گروه آزمایش ۱۲ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای به صورت هفتگی تحت مداخله درمان هیجان مدار قرار گرفتند و گروه کنترل، درمانی را دریافت نکرد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه شخصیت مرزی بود (لیشنرینگ، ۱۹۹۹) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با توجه به کمی بودن تحقیق با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که مقدار F مشاهده شده برای شخصیت مرزی و ابعاد آن موردنظر در مدل تعدیل شده (با تعدیل اثر پیش آزمون) به ترتیب برای کل مقیاس، آشفتگی هویتی، مکانیسم دفاعی اولیه، واقعیت آزمایی، ترس از صمیمیت و شخصیت مرزی برابر با ۳۳.۲۷۵، ۸.۱۲۳، ۷.۹۰۲، ۱۰.۰۲۵ و ۷۲.۸۶۵ بوده و سطح معنی داری (sig) آن نیز برابر با ۰.۰۰۰ می باشد که نشان دهنده وجود تفاوت معنی دار بین نمره پس آزمون در گروه آزمایش و گروه گواه است، لذا اثر اصلی متغیر گروه معنادار است که یعنی درمان هیجان مدار بر درمان بیماران دارای شخصیت مرزی اثربخش است. نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که درمان هیجان مدار می توان روشی مفید برای درمان بیماران دارای اختلالات شخصیت مرزی بوده فلذا پیشنهاد می گردد که متخصصین در کار خود از آن بهره مند شوند.

نویسندگان

سما باباپور

Ph.D candidate, Department of Counseling, Faculty of Humanities and Social Sciences, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

عبدالله شفیع آبادی

Professor of Counseling, Department of Counseling, Allameh Tabataba'i University, Tehran, Iran

ابوطالب سعادتی شامیر

Associate Professor of Educational Psychology, Science and Research Branch , Islamic Azad University, Tehran, Iran

اعظم فتاحی اندبیل

Assistant Professor, Faculty of Education and Counseling, Roudehen Islamic Azad University, Tehran, Iran