نقش میانجی افکار تکرار شونده منفی در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری وکیفیت خواب با خستگی ذهنی در زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی افکار تکرار شونده منفی در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری وکیفیت خواب با خستگی ذهنی در زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت .مواد و روش ها : پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است ، جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر ایلام در سال ۱۴۰۱ می باشد.که تعداد ۲۶۵ نفر از زنان دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند .ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های افکار تکرار شونده منفی (میسی وی ، ماهونی ، مولدس،۲۰۱۲)، سیستم های مغزی رفتاریکارور و ویت (۱۹۹۴ )، کیفیت خواببیسی و همکاران(۱۹۸۹)، پرسشنامه خستگی ذهنی اسمتس (۱۹۹۶)، مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر(۲۰۰۶)، بوده است . داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : نتایج تحلیل نشان داد که بین سیستم های مغزی رفتاری و بین کیفیت خواب با خستگی ذهنی با میانجی گری افکار تکرار شونده رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. افکارتکرارشونده در رابطه بین سیستم فعال سازی مغز با خستگی ذهنی نقش میانجی گری معنی داری ندارد. نتیجه گیری : یافته های ما نشان می دهد که افکار تکرار شونده منفی ، سیستم های مغزی رفتاری وکیفیت خواب با خستگی ذهنی می توانند از جمله سازه های زیربنایی در اختلال اضطراب بیماری باشند. می توان نتیجه گیری کرد که مکانیسم هایی اثرگذار در تداوم اضطراب بیماری هستند و در نظر گرفتن این روابط می تواند در سبب شناسی و درمان افراد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری سودمند باشد.