بررسی تاثیر استراتژی های نوآوری سبز بر ارزش برند تجاری با در نظر گرفتن نقش تعدیلگر توانایی های بازاریابی و شدت مخارج تحقیق و توسعه انجام شده در شرکت های تولیدی تهران

هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر استراتژی های نوآوری سبز بر ارزش برند تجاری با در نظر گرفتن نقش توانایی هایبازاریابی و شدت مخارج تحقیق و توسعه انجام شده در شرکت های تولیدی تهران میباشد. روش تحقیق حاضر از نظر هدفکاربردی و از نظر ماهیت (توصیفی – پیمایشی- علی) می باشد. جامعه آماری این پژوهش مدیران ارشد شرکت های تولیدیتهران (به تعداد ۱۴۰۰ نفر) بود، حجم نمونه به استناد جدول مورگان برابر با ۳۰۲ نفر برآورد و به روش نمونه گیری هدفمندو به شکل تصادفی مورد پرسش و مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه استاندارد (لین و همکاران، ۲۰۲۱) شامل ۲۴سوال بود. روایی پرسش نامه توسط روایی صوری، آزمون روایی همگرا و واگرا تایید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخبرای تمامی متغیرها بیشتر از ۰/۷ بدست آمده است. از روش های آمار توصیفی (با استفاده از نرم افزار SPSS و آماراستنباطی (با استفاده از نرم افزار PLS) برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها حاکی از تایید همه فرضیه ها و برازش مناسب مدل پژوهش است. نتایج تایید کرد که استراتژی های نوآوری سبز تاثیر مثبتی بر ارزش برند دارد و نشان میدهدکه شرکتهای تولیدی میتوانند از استراتژی های نوآوری سبز برای بهبود ارزش برند استفاده کنند علاوه بر این، نتایج ازاثرات احتمالی توانایی بازاریابی و شدت تحقیق و توسعه در یک شرکت پشتیبانی می کند. قابلیت بازاریابی و شدت تحقیقو توسعه رابطه بین استراتژی های نوآوری سبز و ارزش برند را تعدیل می کند. تاثیر سیستم اطلاعات بر ارزش برند برایشرکت هایی با شدت تحقیق و توسعه و بازاریابی بالا بیشتر و توانمندی سرمایه گذاری در آنها در مقایسه با شرکت هایی باشدت تحقیق و توسعه کم بالاتر است. این مطالعه مفاهیم نظری و مدیریتی بسیار مهمی برای مدیران مطرح می کند.