بررسی ارتباط تعهد زناشویی و هوش هیجانی در زوجین متقاضی طلاق شهر کرمانشاه

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 144

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCFRFA01_046

تاریخ نمایه سازی: 19 دی 1402

چکیده مقاله:

خانواده یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی می باشد که مبتنی بر ازدواج است. مسئله ازدواج یکی از مهم ترین و اساسی ترین موضوعات جامعه بشری است و اولین ارتباطات صورت گرفته بین انسان ها در خانواده ظاهر می شود (چنگ، لین، چانگ، لین، لی وچن ، ۲۰۱۹). بنیان خانواده بر اساس توافق زناشویی بین یک زن و شوهر برای تجربه یک زندگی مشترک مسالمت آمیز و شاد تشکیل می شود. اما متاسفانه شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد زوجین در جامعه امروز برای ایجاد و حفظ روابط صمیمی و دوستانه دارای مشکلات شدید و فراگیر هستند (علیرضایی، فتحی اقدم، قمری، بزازیان، ۱۳۹۹). یکی از بزرگ ترین معضلات اجتماعی در جامعه امروز درگیری های زناشویی و گرایش به طلاق می باشد. پدیده طلاق به عنوان موضوعی مهم و حائز اهمیت برای خانواده و جامعه به شمار می آید. پژوهش ها در سال های اخیر نشان از روند رو به افزایش آن در جهان و ایران دارند (کهریزه، صابری و بشیرگنبدی، ۲۰۲۰). این موضوع موجب فروپاشی ساختار خانواده و جامعه می شود و در این بین شواهدی وجود دارد که در جامعه این مسئله برای زنان نسبت به مردان تاثیرات مخرب بیشتری بر جای می گذارد (موسایی،توسلی و مهرآرا،۲۰۱۱).تحقیقات نشان داده است که در ازدواج هایی که یکی از زوجین دست به خیانت یا نقض تعهد زناشویی می زند احتمال طلاق افزایش می یابد (ترابیان، ۱۳۹۰). تعهد نقش تمام و کمال را در برانگیختن زوجین برای روبه رو شدن با بحران های ازدواج به منظور حفظ رابطه زناشویی و باقی ماندن در ازدواج بازی می کند چرا که روزبولت، جانسون و مورو (۱۹۸۶) سطح تعهد زناشویی را به صورت درجه ای که فرد گرایش به حفظ رابطه داشته و از لحاظ روانشناختی احساس می کند به آن وابسته است و جهت گیری بلند مدتی را به سوی آن حفظ می کند تعریف کردند. آریاجا و آگنیو (۲۰۰۱) نیز تعهد زناشویی را به معنای تمایل فرد جهت حفظ دائمی ازدواج و وفادار ماندن به همسر، خانواده و ارزش ها تعریف کردند و آن را شامل اجزای رفتاری، شناختی و عاطفی دانستند. آدامز و جونز (۱۹۹۷)، در یک تلاش برای ارائه یک مدل جامع از تعهد زناشویی، کلیه مدلهای موجود را مورد مطالعه قرار دادند. مدل پیشنهادی آنان توانست در آن زمان کلیه مدل ها را تحت پوشش قرار دهد. مطابق با این مدل، تعهد زناشویی مشتمل بر سه بعد تعهد به همسر (جاذبه زناشویی) تعهد نسبت به ازدواج (التزام اخلاقی) و تعهد اجباری (احساس به دام افتادگی) است. عدم تعهد زناشویی یکی از بحرانی ترین مسائلی است که زوجین با آن مواجه می شوند. عدم تعهد می تواند صورتهای مختلفی داشته باشد. یک نوع از آن می تواند صرفا جنبه عاطفی داشته باشد، بدین صورت که یکی از زوجین با شخصی به غیر از همسرش یک رابطه عاطفی و صمیمانه ای داشته باشد. این روابط عاطفی می تواند به صورت در میان گذاشتن احساسات و عواطف باشد تا رفتارهایی چون عاشق شدن را در برگیرد (بلو و هارتنت ، ۲۰۰۵). صورت دیگر می تواند این باشد که فرد با کسی به غیر از همسرش رابطه جنسی داشته باشد، رفتارهای جنسی مثل بوسیدن تا مراقبت جنسی از این مواردند (دریگوتاس و بارتا ، ۲۰۰۱).

نویسندگان

رضا غلام زاده غیبی

کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده ادبیاتو علوم انسانی، دانشگاه هرمزگان.

میترا خاطری

کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده ادبیاتو علوم انسانی، دانشگاه هرمزگان

زهرا فتحی احمدآبادی

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی،واحد نائین

صفورا ماواییان

کارشناس ارشد روانشناسی، دانشکده ادبیات و علومانسانی، دانشگاه لرستان