زندگی نازیسته در اتاق درمان: یک مطالعه کیفی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 74

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IPACONGRESS05_018

تاریخ نمایه سازی: 21 دی 1402

چکیده مقاله:

وینیکات محیط درمانی و رشدی ضروری را محیطی می داند که به حس تداوم (going on being) فرد تعرض نکند. این مقاله به بررسی چنین محیطی در فضای آموزشی و درمانی رویکرد روان درمانی تحلیلی می پردازد. مطالعه حاضر با روش کیفی و طی مصاحبه نیمه ساختاریافته با کاندیداهای روان درمانی تحلیلی تا رسیدن به اشباع اطلاعات انجام شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل محتوا، مصاحبه شوندگان تجربه های مخربی را از اتاق های درمان گزارش کردند که طی آن برخلاف آموزه های آزادی گرایانه روانکاوی، بستری از تک صدایی پنهان و آشکار از طریق روانکاو فراهم می شود. این فرایند تحمیلی منجر به عدم پیوستگی در زیست روانی فرد و از دست دادن یکپارچگی روان او می شود. چنین فرایندی در مراجعین و روان پژوهان به اشکال مختلفی نمود پیدا می کند از جمله از دست دادن امکان تفکر، یادآوری تجربیات گذشته، اعتماد به اصالت تجربه زیسته و حتی تخریب حوزه آکادمیک و آشفتگی در یادگیری. پیامدهای این آسیب طبیعتا به اتاق کار او نیز تسری پیدا می کند. همچنین سیر ترمیم چنین ترومای حرفه ای ممکن است سال ها زمان ببرد. در چنین پدیده ای گویی روانکاوی به ضد خود بدل می شود. در فرهنگ مرید و مرادی جامعه ما باوری نانوشته وجود دارد که مراجع و درمانگر را به دو نیمه بیمار و سالم تقسیم می کند و به درمانگر جایگاهی را می دهد که وی را مستعد اعمال قدرت آسیب زا می کند. از آن سو، تحلیل شونده یا سوپروایزی عموما وی را ایده آل می بیند. در چنین فضای بیناذهنی ای، بعضی از موضوعات بسته به آسیب شناسی روانی این زوج می تواند چنان بحران ساز شوند که روان درمانگر را از تفکر تحلیلی خالی کند. هشیاری درمانگران و سوپروایزی ها به بخش های آسیب پذیرتر روان خود می تواند آنها را در شناسایی چنین موقعیت های حساسی که مستعد آن هستند یاری کند تا از هرگونه آسیب ناخواسته ای پیشگیری کنند.

نویسندگان

بهارک دل آور

دکتری روان شناسی