دگرگونی و هوشمندسازی استراتژی قدرت نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس (۲۰۰۱-۲۰۲۲)

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 51

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SEJO-10-3_005

تاریخ نمایه سازی: 23 دی 1402

چکیده مقاله:

مطالعه تعامل و ترکیب رویکردهای قدرت سخت و نرم آمریکا در قبال منطقه خلیج فارس، که با عنوان «قدرت هوشمند» از آن یاد می شود، یکی از موضوعات مهم حوزه روابط بین الملل می باشد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش می باشد که دگرگونی و هوشمندسازی استراتژی قدرت نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس از سال ۲۰۰۱ تاکنون به چه صورت انجام شده است؟ این فرضیه مطرح گردید که نتایج و هزینه های هنگفت استراتژی های نظامی محور آمریکا در دوره جورج دبلیوبوش متاثر از قدرت سخت، روئسای جمهور بعدی این کشور را بر آن داشت تا با پیگیری استراتژی قدرت هوشمند، به موازات حضور نظامی، از ابزارهایی چون، دیپلماسی، تجارت، کمک های خارجی و گسترش ارزش ها، به بازسازی چهره مخدوش آمریکا در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس اقدام نمایند. با استفاده از روش تحلیل محتوا جهت آزمون فرضیه و روش کتابخانه ای و فیش برداری برای گردآوری داده ها، این نتیجه حاصل گردید که پیامدهای مداخلات نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس، محدودیت های استراتژی قدرت سخت واشنگتن را در دوره دولت بوش نمایان نمود. از این رو، باراک اوباما و روئسای جمهور بعدی این کشور بر بهره گیری هم زمان از گزاره های قدرت سخت و قدرت نرم، تحت عنوان قدرت هوشمند اقدام نموده اند. هرچند رویکرد آنها با یکدیگر متفاوت بوده است، اما در مجموع مهم ترین هدف هوشمند و مشترک روئسای جمهور آمریکا در منطقه خلیج فارس، تغییر شکل هوشمندانه موازنه قدرت در این منطقه به سود آمریکا و به ضرر ایران با ایجاد مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی منطقه به خصوص عربستان و امارات بوده است.

نویسندگان

علی اصغر غفاری چراتی

گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

حسن خداوردی

گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

گارینه کشیشیان سیرکی

گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران