واکاوی ابعاد و مولفه های راهبردهای جنسیت مدار در شبکه های اجتماعی با رویکرد اجتماعی-شناختی ۱

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 48

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RTTCH01_642

تاریخ نمایه سازی: 23 دی 1402

چکیده مقاله:

این مطالعه به بررسی جنسیت گرایی می پردازد که در شبکه های اجتماعی تجسم یافته است. برای انجام این کار، این مطالعه از مطالعات گفتمان انتقادی، به ویژه رویکرد اجتماعی-شناختی(ون دایک، ۱۹۹۸، ۲۰۰۸، ۲۰۱۳) استفاده می کند. رویکرد شناختی-اجتماعی بر اهمیت بررسی ابعاد اجتماعی، شناختی و گفتمانی مشکلات اجتماعی مانند تسلط و نابرابری جنسیتی تاکید دارد. از این رو، این مطالعه، نابرابری جنسیتی را به عنوان نمونه در ممنوعیت موتورسواری و پوشش زنان در ایران در رابطه با جامعه، شناخت و گفتمان بررسی می کند. تحلیل اجتماعی این پژوهش شامل بررسی چگونگی بازتولید جنسیت گرایی از طریق سطح خرد (اعمال اجتماعی شامل قوانین و مقررات) و سطح کلان جامعه (ساختارهای اجتماعی مانند روابط گروهی) است. از سوی دیگر، تحلیل های شناختی و گفتمانی عمدتا به موضوع مخالفت با پویش های زنان مربوط می شود. این مطالعه تجزیه و تحلیل متنی مفصلی از متون نوشته شده توسط شخصیت های مجازی به منظور مشروعیت زدایی اارائه می دهد. هدف این تحلیل شناسایی تاثیر جنسیت گرایی بر شناخت است. نحوه درک و تفسیر فعالیت زنان و تاثیر جنسیت گرایی بر گفتمان؛ چگونه فعالیت زنان در متن نشان داده می شود. مورد دوم شامل بررسی راهبردهای گفتمانی به کار رفته در متون به منظور مشروعیت زدایی است.تحلیل اجتماعی نشان می دهد که روابط قدرت جنسیت گرایی در ایران عمدتا از بنیادهای سیاسی و مذهبی نشات می گیرد. چنین اتحاد تاریخی منجر به تصاحب ارزش های مردسالارانه توسط دولت و دیدگاه های مذهبی و سیاسی از واقعیت اجتماعی (تفسیرهای مرد محور از آموزه های دینی) در شکل گیری سیاست های عمومی شد. با این حال، روابط جنسیتی، همچنین، دائما تحت تاثیر عوامل مختلف دیگر مانند توسعه کنشگری و سیاسی شدن است. با توجه به تحلیل متنی، تحلیل نشان می دهد که متون مورد تحلیل از دو راهبرد گفتمانی برای مشروعیت زدایی استفاده می کنند. اولا از طریق سلب مشروعیت از طرفداران پویش که طی آن از هویت مذهبی و ملی برای پنهان کردن جنبه جنسیتی آن و در نتیجه بی اعتبار ساختن مدافعان پویش به عنوان دشمن کشور و مذهب استفاده شده است. دمین راهبرد مشکل سازی فعالیت زنان بود. تجزیه و تحلیل نشان می دهد که متون توسط یک مدل ذهنی جنسیت گرا کنترل می شد که به موجب آن فعالیت زنان بر حسب هنجارها و ارزش های مردسالارانه تفسیر و ارزیابی می شدند.

نویسندگان

الهام ابراهیم زاده رستمی

دانشجوی دکتری زبانشناسی همگانی، واحد خمین، دانشگاه آزاد اسلامی، خمین، ایران.

داود مدنی

استادیار، گروه زبانشناسی، واحد خمین، دانشگاه آزاد اسلامی، خمین، ایران (نویسنده مسئول)

محمدنبی رنجبری

استادیار، گروه زبانشناسی، واحد خمین، دانشگاه آزاد اسلامی، خمین، ایران