تجربه زیسته مادران دارای سه فرزند و بیشتر و دغدغه ادامه تحصیل در سطوح عالی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 46

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MOTHERCON01_015

تاریخ نمایه سازی: 25 دی 1402

چکیده مقاله:

تحصیلات زنان از عوامل مهم تاثیر گذار روی نرخ باروری است. با توجه به بحران جمعیتی پیش رو، پژوهش حاضر با هدف شناخت موانع جمع بین نقش های مادری و تحصیلی و راهکارهای مواجه با آن انجام گرفت.در پژوهش حاضر از روش کیفی و مطالعه بدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. به این منظور زنان دارای سه فرزند و بیشتر شهر تهران تحت مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و عمیق قرار گرفتند. با توجه به پاندمی کووید ۱۹، امکان مصاحبه حضوری به همراه مشاهده فراهم نشد و استفاده از مصاحبه تلفنی جایگزین آن شد؛ به این ترتیب که سوالات برای آنان از طریق پیام رسان های فضای مجازی ارسال می شد و سپس با آنان تماس حاصل می شد. در ادامه کار برای تجزیه و تحلیل داده هاء همه ی صوت ها پیاده سازی شدند. در این پژوهش روش موستاکاس (۱۹۹۴) برای تحلیل داده استفاده شد.برای رسیدن به اشباع نظری در این پژوهش با ۲۰ مادر دارای سه فرزند و بیشتر مصاحبه شد تحلیل متغیرهای زمینه ای مصاحبه شوندگان نشان می دهد که سن جامعه آماری بین ۴۲ تا ۲۶ سال بود که میانگین سنی آنان ۳۴ سال است. بیشتر آنان با درصد فراوانی ۴۵ درصد دارای مدرک کارشناسی ارشد بودند. پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق از مادران دارای سه فرزند و بیش مقوله هسته ی تحصیلات عالیه و مادری از ۲ مقوله محوری موانع جمع بین ادامه تحصیلات و فرزندآوری و انگیزاننده های مادر برای ادامه تحصیل و ۶ مقوله فرعی و ۲ مقوله فرعی تر از طبقه بندی و کاهش بیش از ۵۷ مفهوم به دست آمد. یافته ها نشان دادند که نگاه منفی خانواده ها خصوصا همسر قوانین دانشگاه و نوع نگاه حاکم به اساتید نسبت به فرزندآوری و محدودیت های شغلی از موانع ادامه تحصیل زنان دارای سه فرزند و بیشتر هستند. همچنین انگیزاننده های مادر برای تحصیل، نگاه مثبت اطرافیان به ادامه تحصیل و کمک خانواده ها به عنوان مشوق بیرونی و همچنین علاقه مادر به تحصیل به عنوان مشوق درونی است. با توجه به یافته ها، اینطور می توان نتیجه گرفت که از دید مادران یکی از مهمترین موانم در جهت ادامه تحصیل. نداشتن کمک برای نگهداری فرزند و انجام امور خانه بود. در برخی از موارد که این کمک به وسیله ی افراد مختلف مانند خانواده ها، همسر و یا حتی دوستان و اقوام صورت می گرفت. به ادامه تحصیل می پرداختند یا مایل به انجام آن بودند نارسانایی هایی که در قوانین دانشگاه پیرامون زنان متاهل و دارای فرزند و امکانات مربوط به زنان شیرده دیده می شد. از موانعی بود که مادران به آن اشاره کردند و اکثر آنان روی نگاه منفی اساتید نسبت به فرزندآوری اتفاق نظر داشتند و آنانی که در دوره ی تحصیلی، فرزند داشتند، به نحوی با این نوع نگاه روبه رو شده بودند. مانع دیگری که مصاحبه شوندگان به آن پرداختند، اشتغال بود؛ قوانین نارسا در مورد اشتغال زنان دارای فرزند. نبود آینده شغلی برای برخی از رشته ها و مخالفت خانواده و همسر با اشتغال از این دست موانع بودند. در مورد برقراری تعادل بین نقش مادری و تحصیلی نیز اینطور می توان نتیجه گیری کرد که افراد شرکت کننده در مصاحبه، روی کمک رساندن به مادر دانشجو تاکید داشتند؛ البته علاقه به رشته تحصیلی و مدیریت و برنامه ریزی زمانی را نیز در کنار آن با اهمیت می دانستند. مادران برای ادامه تحصیل. کمک ها و حمایت خانواده طرفین، همسر و یا دوستان و حتی کمک هایی در نگهداری از فرزند را برای برقراری تعادل لازم می دانستند. افرادی که توانسته بودند در کنار فرزندآوری به ادامه تحصیل بپردازند غالبا تحت حمایت کمک های خانواده طرفین،همسر یا دوستانشان بودند و این کمک ها را عامل مهمی برای موفقیت خود می دانستند. همچنین بیشتر این افراد از کمک های پاری دهنده ی همسرانشان احساس رضایت داشتند. می توان گفت غالب همسران افراد شرکت کننده در مصاحبه دارای نگرش مثبتی به ادامه تحصیل زنانشان داشتند و برخی از آنان در این راه به زنان در کارهای خانه و نگهداری از فرزندان کمک می کردند البته مشغله و ساعات زیاد کاری از جمله عوامل محدود کننده ی این کمک ها بود.

نویسندگان

سپیده اکبری

کارشناسی ارشد رشته مطالعات زنان گرایش حقوق زن در اسلام، مطالعات، دانشکده علوم اجتماعی و ا قتصادی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران

مهرانگیز شعاع کاظمی

دانشیار گروه مطالعات، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران