تجربه مادرانگی در زنان دارای همسر زندانی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 85

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MOTHERCON01_038

تاریخ نمایه سازی: 25 دی 1402

چکیده مقاله:

تحقیقات معدودی به بررسی اثر زندان بر خانواده ی زندانیان با روش کمی پرداخته اند که نتوانسته اند تصویر کامل و دقیقتری از مسائل خانوادگی را ارائه کنند (برای مثال باقی و موسوی، ۱۳۹۶؛ اعظم آزاده و شتاقیان، ۱۳۹۶) در این پژوهش ها مشکلات مادران در رابطه با فرزندانشان مغفول مانده است. آن گونه که همسران زندانیان توضیح می دهند در واقع که آنها و فرزندانشان و نه همسرانشان در حال گذراندن مجازات هستند (شاو؛ ۱۹۸۷). با این توضیح که همسر زندانی از حداقل نیازهای اولیه مانند غذاء گرماء پوشاک و سرپناه به اندازه کافی توسط زندان برآورده می شد اما در اکثر موارد همسران زندانی برای تامین مایحتاج خود و فرزندان در رنج و نگرانی و تنازع بقا بسر می برند و به دلیل فشار روانی حاصل قضاوت و انگ اجتماعی به انزوای اجتماعی روی می آورند. تحقیقات نشان می دهد که کودکانی که حداقل یکی از والدین آن ها در زندان است بیشتر در معرض خطر ابتلا به اضطراب و افسردگی هستند (اسنایدر و همکاران ۲۰۰۱)، و زندانی شدن والدین، بزهکاری و رفتارهای ضد اجتماعی را در طول زندگی کودکان پیش بینی می کند (موری، ۲۰۰۵). پژوهش حاضر به بررسی تجربه ی زیسته ی زنان دارای همسر زندانی در رابطه با مسائل فرزندان است تا با شناخت عمیق تر آنان به واقعیت موضوع دست یابد. در این پژوهش روش تحقیق کیفی و انجام مصاحبه های عمیق کیفی با هفت همسر زندانی دارای فرزند انجام گرفته که با تحلیل تماتیک یافته های پژوهش در ‎۹ مضمون کلی شامل وضعیت اقتصادی. اسیبهای اجتماعی اسیب های روانی، ترس از قضاوت، تک سرپرستی، احساس تنهایی، پنهان کاری، باورهای حمایت گر، انتظار داشتن بدست آمد و حدود ۴۰ زیر مضمون از جمله احساس عقب ماندگی در زندگی گوشه گیری فرزند، اشتغال مادر بعد از زندانی شدن همسر، مشکلات روانی فرزند، تاثیر وضعیت روانی مادر بر فرزندان پرخاشگری, افت و ترک تحصیل، شرمندگی، بلاتکلیفی، ضربه روانی، ارتباط محدود، انگ اجتماعی، ارام کردن فرزندان تاب آوری, نادیده گرفته شدن، ترس از قضاوت دیگران، بی حوصلگی نسبت به فرزندان و وابستگی به فرزندان و... شناسایی شد. در بحث و نتیجه گیری اشاره می شود که به دلیل تغییرات در ساختار نقش اعضای خانواده و ناتوانی مادران در انجام نقش ها و مسئولیت های متعدد به زودرنجی و عصبانیت و پرخاشگری مادر و فرزندان منجر می شود. از سوی دیگر ترس از قضاوت و ننگ به انزوا و گوشه گیری و احساس تنهایی مادر و فرزندان به اضطراب و افسردگی آنان می انجامد. ارام سازی و توجیه فرزندان توسط مادر توام با پنهان کاری و یا انکار استرس مضاعفی رابه بار می آورد. پژوهش حاضر برای برقراری ارتباط بهتر مادران با فرزندان و بهزیستی روانی آن ها پیشنهاداتی را ارایه می دهد.

نویسندگان

علی زاده محمدی

عضو هیئت علمی پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی

لیلی پناغی

عضو هیئت علمی پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی

نجمه کی نژاد

کارشناس ارشد روانشناسی خانواده

محمدسجاد غفوری

کارشناس ارشد روانشناسی خانواده