از خودبیگانگی، موقعیتهای مرزی و مرگ در مثنوی معنوی
محل انتشار: مجله فلسفه و کلام اسلامی، دوره: 45، شماره: 2
سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 37
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JITP-45-2_003
تاریخ نمایه سازی: 28 دی 1402
چکیده مقاله:
در مثنوی معنوی، از خود باختگی انسان زمانی آغاز می گردد که خودآگاهی وی رو به افول نهد؛ زیرا در این اثر انسان به آگاهی تعریف می شود. تصور انسان از خویشتن (خود پنداره) منشا ادراک او از جهان پیرامون، ارزش ها، و رفتار اوست؛ در نتیجه آن گاه که خود پنداره واقعی و مطابق با خویشتن نباشد، ارزش ها، ادراکات، و دلبستگی های او نیز واقعی و اصیل نخواهد بود. رفتارهای بیمارگونه ای چون عجب و خودبینی، شهرت طلبی، و آرزو پردازی های دور و دراز نتیج? یک خود پندار? نادرست اند. به نظر مولانا در این سقوط و مسخ شدگی انسان، یک موقعیت تشویش می تواند لایه های درونی او را بر وی بگشاید و او را متوجه خود واقعی اش گرداند. موقعیتی که مرگ و زندگی در تقابل قرار گیرند و انسان به این تقابل آگاهی یابد. افزون بر این موقعیت ها، مرگ اندیشی یا مواجه? ذهنی با مرگ خویشتن نیز می تواند با ایجاد چنین تشویشی انسان را متوجه خود واقعی و ارزش های اصیل گرداند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سیده زهرا حسینی
دانشگاه تهران، دانشجوی دکتری فلسفه و حکمت اسلامی
احد فرامرز قراملکی
دانشگاه تهران، استاد