مروری بر ادبیات تاثیر ساختار سرمایه بر ارزش شرکت و تامین مالی آن

در تئوری پایه اقتصاد، نوآوری بهشکل امروزی، بهعنوان یکیاز مترقیترین فاکتورهای رشد و توسعه بهحساب میآید. بعد از ۳۰ سال تحول اقتصادی، به همراه رشد منظم راندمان و کارایی شرکتهای مختلف، وضعیت اقتصاد نوظهور کشور لهستان هنوز از نظر نوآوری منفی میباشد؛ این موضوع بهخصوص مربوطبه فعالیت شرکتهای زیرمجموعه دولت لهستان میشود که بازیگران مهمی در کل سیستم نوآوری به شمار میآیند؛ از طرفی دیگر، سرمایه گذاریهای قابل توجهی در کشور نیمه توسعه یافته لهستان بهوسیلهی شرکتهای چند ملیتی۱ انجام میگردد که از کشورهای پیشرو اروپایی از نظر نوآوری نشات میگیرد. در این حوزه، ارزیابی ارزش افزوده اقتصادی تولید شده توسط MNEهای نوآور فعال در لهستان، هدف اصلی این تحقیق باقیمانده است؛ در این تحقیق، بر اساس مقالات مبنایی، میزان بازده پول سرمایهگذاریشده و همچنین ارزش افزوده اقتصادی، در دوره پنج ساله، برای گروه کانونی MNEهای اسکاندیناوی برآورد گردید؛ نتایج تجربی حاصله نشان میدهد که کلیهی شرکتهای تحلیل شده، ارزش افزوده بالاتر از معیار بازار را تولید مینمایند که نماینده لهستان و اروپای مرکزی و شرقی میباشد؛ به علاوه، تفاوتهای مشخص در رویکرد افزایش فعالیتهای نوآورانه شرکتها، از جمله مدیریت و عوامل اجتماعی، در این تحقیق شناسایی شدند؛ علاوهبر این در این مقاله بهنوعی نشان داده میشود که رویکردهای سنتی سرمایهگذاری، بر اساس روشهای پارادایم نئوکلاسیک بازارهای کارآمد و تئوری پورتفولیو، تنها ارزش مالی را در فضای ریسک مالی و بازده خود ثبت مینمایند. تلاش بهمنظور ادغام ESG معمولا به منظور غلبه نمودن بر این مشکل بسیار سطحی و ساده میباشد. در این تحقیق، بهطور کلی مجموعهای از مسائل مختلف بررسی شده که این مشکل ا تا این حد سرسخت مینمایند و خطوط الگوی جایگزین بر اساس بازارهای تطبیقی مختلف در کشور لهستان ترسیم میشود که بهتر میتواند هدف ما از این بررسیها در مقاله که خلق ارزش بلندمدت است را دنبال نماید؛ همچنین این تحقیق، سرمایه گذاری بلندمدت که شامل زنجیره های سرمایه گذاری کوتاه میباشد و مدیریت فعالی دارد که آمادگی انتقال شرکتها را ارزیابی مینماید، مورد ارزیابی و بررسی قرار خواهد داد؛ مبنای کار، دریافت اطلاعات از مقالات پایه ای بوده است.