راوی و کانونی شدن در رمان«ماتبقی لکم» اثر غسان کنفانی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 73

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICMHSR14_395

تاریخ نمایه سازی: 5 بهمن 1402

چکیده مقاله:

رمان »ما تبقی لکم« اثر غسان کنفانی شاعر و داستان نویس معاصر فلسطینی، به دلیل کاربرد روش های مدرن داستان نویسی، درشمار داستان هایی قرار میگیرد که توانسته است در روند گسترش داستان نویسی مدرن ادبیات عرب سهم بسزایی داشته باشد.غسان کنفانی در این رمان سعی داشته فقر و محرومیت و فساد جامعه خود را در زمان اشغال شدن توسط رژیم صهیونی با استفادهاز شخصیت های داستان و حوادثی که بر آنها عارض میشود به تصویر بکشد. نویسنده در این رمان از عنصر زمان و زاویه دید برایبیان درونمایه به خوبی بهره میبرد. بدین سان که نویسنده به بیان غیر خطی اتفاقات و شیوه سیالذهنی در داستان بهره میبرد واز سبک های مختلف روایتگری و زمان استفاده میکند. بنابراین شکل و زاویه دید راوی و زمان، دائم در حال تغییر است. به گونهای که دور ایستادن روایتگر از متن برخی رویداد ها وسپس ورود مداخله گرانه وی در رویدادی دیگر، توجه به چونگی نقل گفتارشخ صیت های دا ستان در برهه های مختلف، از جملهشگرد هایی ا ست که روایتگر رمان »ما تبقی لکم« در امر دا ستان نویسیرعایت نموده است در دسته ی ادبیات مقاومت فلسطین قرار میگیرد. در این مقاله سعی شده است با روش توصیفی-تحلیلی عنصرراوی و زاویه دید و زمان در رمان »ما تبقی لکم« مورد بررسی قرار گیرد.

نویسندگان

محمدحسین کرمانشاهی

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عرب دانشگاه شهید بهشتی ، ایران