اوضاع اجتماعی در قصاید سیف فرغانی
محل انتشار: دومین همایش بین المللی فرهنگ و ادبیات فارسی
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 67
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PLCCONF10_001
تاریخ نمایه سازی: 28 بهمن 1402
چکیده مقاله:
یکی از بزرگترین حوادث تاریخی کشورمان ، هجوم و حمله مغولان در قرن هفتم هجری است. اوضاع
اجتماعی این دوره از لحاظ دگرگونی بنیان های حیات اجتماعی و انحطاط اخلاقی در ردیف تاسف بارترین دوران
سرزمین ماست. تاثیر اوضاع زمان و و رواج انتقادات سیاسی و اجتماعی علاوه بر اینکه در کتاب های تاریخی بیان شده
در اشعار شعرا نیز جلوه ای خاص یافته است. دیوان شعرا و ادیبان قرن هفتم و هشتم هجری آیینه تمام نمای اوضاع
اجتماعی دوره مغول می باشد. این گروه که از شرایط زمان به تنگ آمده بودند انتقاد از اوضاع زمانه را گاه در قالب پند
و اندرز و گاه در قالب کلامی تند و صریح و گاه در قالب طنز و هزل بیان نموده اند.یکی از این شعرا سیف فرغانی
است او که اصلا اهل ماوراالنهر بوده است پس از هجوم مغول جلای وطن نموده و در شهر کوچکی به نام آقسرا در
آسیای صغیر سکنی گزیده است. وی اوضاع نابسامان زمانه خود را با کلامی صریح و تند به باد انتقاد گرفته است. او را
می توان بزرگترین شاعر منتقد اجتماعی اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم دانست. گرچه زمینه های انتقاد سیاسی و
اجتماعی در شعر فارسی به بیش از عهد شاعر مورد نظر می رسد اما به راستی هیچ شاعری به اندازه او با صراحت لهجه
و حدت و شدت سرکوبگرایانه نابسامانی های اجتماعی خویش را آشکار نکرده است ، آنچنان که سخنان تند و انتقادی
اش وجه مشخصه شعر اوست. این جستار به اوضاع اجتماعی دوره مغول در قصاید سیف فرغانی می پردازد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدحسین نیکداراصل
دانشیار دانشگاه یاسوج
مازیار شهبازی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج