رابطه بین تسلط اجتماعی مخاطب و کاربرد راهبردهای درخواست توسط دانش آموزان نوجوان ایرانی

پژوهشگران بسیاری به بررسی کنش گفتاری درخواست در فرهنگ ها و جوامع مختلف پرداخته اند. همسو با اهداف این پژوهش ها، پژوهش حاضر درصدد استخراج و مقوله بندی راهبردهای درخواست بکاربرده شده توسط دانش آموزان نوجوان ایرانی براساس الگوی درک کنش گفتاری بین فرهنگی مطرح شده توسط بلوم-کولکا، هاوس و کاسپر (۱۹۸۹) با درنظر گرفتن رابطه ی بین تسلط اجتماعی مخاطب و نوع و تعداد راهبردهای درخواست است. داده ها از طریق پرسشنامه تکمیل گفتمان و ایفای نقش جمع آوری گردید که توسط ۱۰۰ دانش آموز نوجوان دبیرستانی بیرجندی (۵۰ دختر و ۵۰ پسر) تکمیل و اجرا شد. نتایج آزمون خی دو و نیز دو روش گرداروی داده ها نشان داد که تفاوت معناداری بین تسلط اجتماعی مخاطب و نوع و تعداد راهبردهای درخواست بکاربرده شده توسط این نوجوانان وجود دارد. علاوه براین، "آگاه کننده ها"، "آماده سازها" و "زمینه-سازها" بیشترین راهبردهای بکاررفته در داده های پژوهش، چه در پرسشنامه تکمیل گفتمان و چه در ایفای نقش بودند. همچنین، تسلط اجتماعی پایین تر گویشوران نسبت به مخاطب منجر به کاربرد راهبردهای پیچیده شد. بنابراین به نظر می رسد که نظام فرهنگ ایرانی با درنظر گرفتن ادب زبانی صورت سلسله مراتبی داشته باشد. بعلاوه، به لحاظ کاربرد راهبردهای درخواست توسط نوجوانان بیرجندی تفاوتی بین دو پیکره، یعنی داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه تکمیل گفتمان و ایفای نقش وجود نداشت