موانع توسعه ی کمی و کیفی مدارس کارآفرین

امروزه میزان رشد کارآفرینی در هر کشوری یکی از معیارهای توسعه یافتگی محسوب میشود و نهادینه کردن روحیه ی کارآفرینی در افراد موضوع بسیار مهمی در برنامه ی درسی کشورهای مختلف میباشد. با توجه به سندانش آموز در راستای پذیرش اهداف تربیتی و آموزشی در مقطع ابتدایی، به نظر میرسد یکی از مهمترین مقاطعی که نیاز به کار و توجه بیشتر در این زمینه دارد مقطع ابتدایی است. در این مقاله که از نوع مقالات مروریمیباشد، تلاش شده است با مطالعه ی دقیق مقالات نگارش شده در زمینه کارآفرینی، ضمن بررسی نقاط قوت و ضعف کشور در این زمینه، راهکارهایی برای بهبود شرایط کارآفرینی در کشور ارائه شود. پس از بررسی مقالات مختلف و مقایسه ی کشور با کشورهای پیشرو مشاهده گردید هرچند جایگاه نظری کارآفرینی در کشور جایگاه خوبی است و متخصصان زبده ای در زمینه ی نظری کارآفرینی در کشور حضور دارند و در سند تحول بنیادین نیزبه این موضوع پرداخته است، اما در عمل بین برنامه درسی قصدشده با برنامه درسی اجراشده تفاوت فاحشی وجود دارد. این موضوع باعث شده است تا جایگاه کشور در بین دیگر کشورها جایگاه مناسبی نباشد. به عنوان نمونه، کشور ما اولین کشور در میان کشورهای خاورمیانه است که در دانشگاه رشته ی کارآفرینی دارد، اما جایگاه این حوزه ازنظر عملیاتی اصلا جایگاه خوبی نیست. به نظر میرسد برنامه های عملیاتی (محتوای کتب درسی، روش تدریس معلمان، روش ارزشیابی و ...) باید دستخوش تغییرات گسترده ای شوند که در این مقاله به این مباحث اشاره شده است.