تحولات گفتمانی موسیقی: مطالعه تطبیقی موسیقی عصر مشروطه با موسیقی انقلاب ۵۷

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 25

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SCART-5-18_009

تاریخ نمایه سازی: 8 اسفند 1402

چکیده مقاله:

مقاله حاضر در پی مقایسه گفتمانی موسیقی دوره مشروطه با انقلاب ۵۷ است. در دوره مشروطه تصنیف های عارف قزوینی و سپس محمدتقی بهار (اواخر قاجار و اوایل پهلوی اول) به عنوان نمونه انتخاب شده اند. عارف مشهورترین تصنیف ساز این دوره است که آثارش همچنان در تاریخ اجتماعی و موسیقی ایران باقی مانده است. «کانون موسیقی چاووش» نیز به عنوان نمونه ای برای تصنیف های دوره انقلاب ۵۷ برگزیده شده است. این کانون مشهورترین و نیز منسجم ترین گروه موسیقی است که آثار انقلابی خود را بر اساس دستگاه های موسیقی ایرانی آفریده است. تفاوت های اجتماعی دو دوره، تولید محتوایی متفاوت نیز داشته است؛ از این رو اشعار دوره مشروطه کمتر حالتی حماسی دارند و بیشتر با غم و اندوه روایتگر اوضاع اجتماعی اند. اشعار در دوره انقلاب ۵۷ به ویژه تصنیف های ساخته شده توسط کانون چاووش، بیشتر حالتی حماسی داشته و در پی تهییج جامعه نیز برمی آیند. این وضعیت به لحاظ فرم نیز قابل مشاهده است؛ موسیقی دوره انقلاب ۵۷ مارش گونه و مهیج و به طور کلی «رزمی» است برخلاف موسیقی مشروطه که حزن انگیز و شکوه گر است و هردوی این ها نشان از وضعیت اجتماعی و گفتمان اجتماعی هر دوره دارند. نوع اجرای ریتم ها و سرعت در هر دوره و مقایسه آنها نشان از تفاوت های هنری دو دوره دارد که متاثر از فضای گفتمانی دو دوره تاریخی است.

نویسندگان

محمدرضا ذوالفقاری

دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی، دانشکده علوم اجتماعی و ارتباطات، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

مهناز رونقی نوتاش

استادیار، گروه علوم ارتباطات، دانشکده علوم اجتماعی و ارتباطات، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

بهرنگ صدیقی

استادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکده روانشناسی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران