رابطه بین حرمت خود و فرسودگی شغلی بر خلاقیت سازمانی در بین کارکنان آزمایشگاه های تشخیص طبی خصوصی

هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فرسودگی شغلی و خلاقیت سازمانی در بین کارکنان آزمایشگاه های تشخیص طبیخصوصی می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت از نوع توصیفی می باشد. روش گردآوریاطلاعات از نوع میدانی و کتابخانه ای می باشد. جامعه آماری در این تحقیق کلیه کارکنان دانشکده به تعداد ۳۵ نفر می باشد.جهت گردآوری اطلاعات با درنظر گرفتن ابعاد و متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. مدلرگرسیونی نشان می دهدکه در یک مدل رگرسیونی چندگانه خلاقیت سازمانی بدون تاثیر متغیرهای مستقل ۱/۷۰۴ می باشد دیگر اینکه تغییر یک انحراف استاندارد خستگی عاطفی باعث تغییر ۰/۲۹۶ انحراف استاندارد در متغیر خلاقیت سازمانی می شود، همچنین تغییر یک انحراف استاندارد در شخصیت زدایی باعث تغییر ۰/۱۰۵ انحراف استاندارد در خلاقیت سازمانی می شود .همچنین تغییر یک انحراف استاندارد در فقدان موفقیت فردی باعث تغییر ۰/۱۱۴ انحراف استاندارد در خلاقیت سازمانی می شود. ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر مورد مطالعه در کل نمونه مورد مطالعه معادل ۰/۴۰۹ و سطح معنی داری آزمون همبستگی پیرسون معادل ۰/۰۰۰ از عدد ۰/۰۵ کمتر شده است لذا مطابق قاعده آزمون همبستگی پیرسونفرض صفر را رد می کنیم و فرضیه یک را می پذیریم، یعنی رابطه معناداری (همبستگی معناداری) بین خستگی عاطفی وخلاقیت سازمانی در کل نمونه وجود دارد. و چون مقدار ضریب همبستگی منفی می باشد در نتیجه بین خستگی عاطفی وخلاقیت سازمانی رابطه معکوسی وجود دارد. همچنین ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر مورد مطالعه در کل نمونهمورد مطالعه معادل ۰/۳۵۲ ۰ و سطح معنی داری آزمون همبستگی پیرسون معادل ۰/۰۰۰ از عدد ۰/۰۵ کمتر شده است لذا مطابق قاعده آزمون همبستگی پیرسون فرض صفر را رد می کنیم و فرضیه یک را می پذیریم، یعنی رابطه معناداری(همبستگی معناداری) بین شخصیت زدایی و خلاقیت سازمانی در کل نمونه وجود دارد. و چون مقدار ضریب همبستگی منفیمی باشد در نتیجه بین شخصیت زدایی و خلاقیت سازمانی رابطه معکوسی وجود دارد.