اثر بخشی خدمات روان درمانی مراقبت های اولیه برای درمان افسردگی و اضطراب افراد مبتلا به زوال عقل

پیشینه افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا به زوال عقل شایع و مضر است . در حال حاضر مشخص نیست که آیا درمان روانشناختی معمول می تواند به کاهش این علائم در افراد مبتلا به زوال عقل کمک کندیا خیر. این مطالعه با هدف بررسی بهبود علائم افسردگی و اضطراب در طول دوره درمانی ارائه شده در خدمات روان درمانی مراقبت های اولیه در افراد مبتلا به زوال عقل و مقایسه نتایج با افراد بدون زوال عقل انجام شد. در راستای دستیابی به هدف اصلی ، این پژوهش در دو فاز انجام می شود:فاز اول، در قالب یک طرح همبستگی ، در ابتدا افراد مبتلا به زوال عقل را برگزیده و از آنها تست های مربوطه گرفته می شود. فاز دوم، در قالب یک طرح مداخله و شامل گروه کنترل (و گروه آزمایش می باشد. دادههای ملی از بهبود دسترسی به خدمات رواندرمانی در سراسر کشور مرتبط با دادههای آمار اپیزود بیمارستان، مجموعه دادههای خدمات سلامت روان، و دادههای مرگ و میر برای شناسایی ۱۵۴۹ افراد مبتلا به زوال عقل که یک دوره درمان روانشناختی را در بهبود دسترسی به خدمات رواندرمانی بین سال ۱۳۹۰ الی ۱۴۰۰ به پایان رسانده بودند، مورد استفاده قرار گرفت و نمره گرایش با گروه کنترل شناسایی شده مطابقت داشت . معیارهای نتیجه شامل تغییرات قبل از مداخله در علائم افسردگی (۹(PHQ- و اضطراب (۷(GAD- و نتایج درمانی (بهبود قابل اعتماد، بهبودی ، وخامت ) بود. علائم افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا به زوال عقل در طول دوره درمان روانشناختی بهبودیافته است . از این رو، تفسیر درمان روانشناختی ممکن است برای افراد مبتلا به زوال عقل مبتلا به افسردگی یا اضطراب مفید باشد، اما در حال حاضر به اندازه افراد بدون زوال عقل موثر نیست .