رابطه تعارض زوجین با اختلالات یادگیری فرزندان شهر قزوین

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه تعارض زوجین و اختلالات یادگیری فرزندان شهر قزوین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است . جامعه پژوهش شامل زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره دارای تعارض زناشویی و دارای فرزند با اختلال یادگیری شهر قزوین که به روش سرشماری ۲۳۷ نفر از آنها انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) ثنایی و براتی (۱۳۷۵) و پرسشنامه اختلالات یادگیری لکورادو ویلکات و همکاران (۲۰۱۱) است . تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه توسط نرم افزار spss نسخه ۲۰ تحلیل شدند. نتایج رگرسیون گام به گام در بررسی رابطه بین مولفه های تعارض زناشویی با اختلالات یادگیری نشان داد، که طی پنج گام، مولفه های تعارض زناشویی شامل افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش ارتباط موثر، کاهش همکاری ، جدا کردن امور مالی ازیکدیگر و کاهش رابطه جنسی توانستند به میزان۴/۹۶ درصد اختلالات یادگیری کودکان را بطور مستقیم و معنی دار پیش بینی کنند.