اجرای عدالت در رمان لیلا در سایه

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 41

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JURCNF01_009

تاریخ نمایه سازی: 13 اسفند 1402

چکیده مقاله:

در رمان لیلا در سایه بازهم عدالت فدای پول و قدرت می شود. قهرمان داستان مصمم است که خود اجرایش کند ولی در این انتقام تنها نیست دست هائی به کمکش می آیند صداهائی هم صدایش می شوند (آشنا داند صدایآشنا ) کسانی که خود قربانی بوده اند و دچار بی عدالتی، با او یکی شده و دراین انتقام با او همراه می شوند، صداهائی که در نطفه خاموش گشته بودند به فریادی مبدل شده، که گوش فلک را کرمی کند. آتشی که در زیرخاکستر پنهان مانده بود، شعله کشیده و می سوزاند. در.اشعارم قلبم ازنور تهی گشته و هنوز سپیده طلوع نکرده به غروب و تاریکی سلم می دهد. از درک حقیقت عاجزم نگاه های معنادار و خنده های پوچ آزارم می دهند. و حسرت یکی از مهم ترین واژه ها در شعرهایم ، مدام با حسرت نبودن دست به گریبان هستم. کتاب اشعار (حسرت) مملو ازاین واژه هاست؛ چند صباحیست که من حال پریشان دارم/ بی قراراست دلم دیده ی گر یان دارم/ شب و روزم یکی شد نورکجا پرواز کرد/ شیشه و سنگ چگونه به چه سان همراز کرد/ روزگار مشت به دیوار ه قلبم کوبید/ گل ها پژمرده شدند خار ز دشت ها روئید/ دل سنگ آب شده ازغم پنهانی من شب اندوه شده همدم حیرانی من .

نویسندگان

پریچهر مصباح

عضو کانون نویسندگان و خانه هنر