تعریف هویت

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 252

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RCEAUD08_324

تاریخ نمایه سازی: 16 اسفند 1402

چکیده مقاله:

هویت در لغت به معنی شخصیت، ذات، هستی و آنچه موجب شناسایی و تشخیص شود. یعنی هر آنچه باعث تمایز فردی از دیگری شود .هویت در فرهنگ لغت دهخدا عبارت است از تشخص و همین معنی میان حکیمان و متکلمان مشهور است. در فرهنگ فارسی معین، واژه ی هویت بدین شکل تعریف شده است: «آنچه که موجب شناسایی شخص باشد یعنی آنچه باعث تمایز یک فرد از دیگری باشد. ملاصدرا که همه ی موجودات را ممکن الوجود و نسبی میداند، هویت را « هویت ساریه » و به معنی فیض رسان به دایره ممکنات دانسته است. واژه نامه آکسفورد هویت را کیستی و چیستی شخص می داند. ریشه ی لاتین لغت هویت که « ایدنتیتاس » می باشد و از دو بخش « ایدم » به معنای همان و « انتیتاس » به معنای وجود و در مجموع به معنای « همان موجودبودن » است. فرهنگ آریان پور در ترجمه این واژه به دو مفهوم ۱- ( یگانگی، همانندی، همسانی، همانستی، این همانی) و ۲- ( هویت، کیستی، نام و نشان اشاره شده است). فرهنگ «American Heritage» هویت را چنین تعریف کرده است: ۱- مشخصه هایی که به واسطه آن یک چیز به صراحت قابل شناسایی است. ۲- مجموعه ای از رفتارها و ویژگی های شخصیتی که به واسطه ی آن عضو گروه خاصی تشخیص داده می شود. ۳- کیفیت یا شرایطی که به واسطه ی آن چیزی مساوی چیز دیگر قرار داده شود. ۴- ویژگی های فرد. پس هویت معطوف به شناخت مرز خود از دیگری است و به زندگی معنا می بخشد. نکته قابل تامل در این مفاهیم آن است که هویت در ارتباط با انسان، چیزی از پیش موجود نمی باشد بلکه همیشه ساخته و نو به نو میشود. هویت در واقع بیانگر خصوصیات فرهنگی و مشخصات یک مرز و بوم است.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

علی اکبر ظروفی

۱- کارشناسی ارشد معماری داخلی؛دانشگاه هنر و معماری پارس

حسن صادقی نایینی

۲- دانشیار دانشگاه علم و صنعت