نقش عقل در فرهنگ اسلامی
سال انتشار: 1380
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 23
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_MATIN-3-11_014
تاریخ نمایه سازی: 19 اسفند 1402
چکیده مقاله:
خلاصه ماشینی:اگر بخواهیم به طور مختصر بگوییم این درگیری در طول تاریخ ادیان چه بوده است ابتدا باید روشن کنیم که ارتباط عقل و وحی چگونه است ؟ انبیا بخصوص انبیا در ادیان ابراهیمی انبیایی همچون موسی (ع ) ، عیسی (ع ) ، حضرت ختمی مرتبت (ص ) و انبیای دیگر همچون زرتشت اگر ایشان را پیامبر بدانیم بشریت را به نوعی به سوی خداوند دعوت کردند و ادعا دارند که از جانب خداوند هستند و هر یک هم طریقه و سبک مخصوصی دارند؛ اما اساس کار همه وحی است انبیا ادعا دارند حقایقی را از جانب خداوند به طور شهودی یا به صورت وحی و الهام دریافت کرده اند. مساله اصلی که مطرح می شود این است که آیا این دو با هم اختلاف دارند یا نه ؟ آیا در همه موارد این دو یک حرف را می زنند؟ آیا اینها دو جوهره متمایز و ناسازگارند یا جوهره واحدی دارند؟ این سوال و پاسخ به آن بسیار اساسی است . حال آیا عقلی که استقلال دارد، قائم به خودش است و روی پای خود ایستاده است ، با وحی سازگار است یا خیر؟ چنین عقلی با وحی ای که در آن باید تسلیم محض باشی چگونه سازگار است ؟ عقل ادعای درک و فهم مستقل را دارد و در وحی اصلا چون و چرائی نیست وحی قبول محض و ایمان محض است . درست است که شما عقل فعال را در این عالم فعال می دانید و آن را به قول حاجی کدخدای عالم عناصر می دانید، ولی عقل فعال هم با عقول ما قبل خودش ارتباط دارد.