تحلیل تجربی سلطه مالی در اقتصاد ایران: رویکرد خودتوضیح برداری ساختاری
محل انتشار: مجله سیاست گذاری اقتصادی، دوره: 7، شماره: 13
سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 57
فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_EPYA-7-13_006
تاریخ نمایه سازی: 20 اسفند 1402
چکیده مقاله:
سلطه مالی از مسائل مطرح در اقتصاد کشورهای در حال توسعه است، به طوری که در این کشورها معمولا سیاست های پولی تحت تاثیر سیاست مالی قرار گرفته و دولت ها در راستای جبران کسری بودجه خود، از بانک مرکزی استقراض می نمایند و بدین ترتیب مانع از اجرای سیاست های پولی موفق و کارامد در کنترل تورم می گردند. علیرغم اینکه نماگرهای استانداردی برای شناسایی علایم سلطه مالی وجود دارد، اما در کشورهای صادرکننده نفت همانند ایران که بودجه دولت به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت وابسته بوده و متغیرهای مهم کلان اقتصادی نیز تحت تاثیر درآمدهای نفتی قرار می گیرد، چنین نماگرهای استانداردی دیگر نمی توانند به عنوان معیار مناسبی برای شناسایی سلطه مالی قرار گیرند و سلطه مالی حتی ممکن است با وجود مازاد بودجه و سطح پایین بدهی های دولتی نیز وجود داشته باشد. در مقاله ی حاضر سعی شده است که فرضیه سلطه مالی در اقتصاد ایران با استفاده از معیار (GAMMA) که توسط داکوستا و الیو برای بررسی سلطه مالی در اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت معرفی شده، مورد آزمون قرار گیرد. بدین منظور ابتدا با استفاده از داده های سری زمانی سالانه طی دوره ۱۳۹۱-۱۳۵۷، معیار GAMMA به تفکیک برای سال ها و دورههای مختلف محاسبه شده و سپس به منظور بررسی رابطه میان سیاست های پولی و سیاست های مالی از منظر سلطه مالی، از یک الگوی خودتوضیح برداری ساختاری (SVAR) استفاده شده است. یافته های تجربی حاکی از آن است که فرضیه سلطه مالی در اقتصاد ایران طی سال های بعد از انقلاب اسلامی حاکم بوده و دولت همواره به منظور تامین مالی کسری بودجه از بانک مرکزی استقراض کرده و این امر در نهایت موجب انبساط پولی در اقتصاد شده است. لذا، می توان وجود سلطه مالی در اقتصاد ایران را یکی از عوامل ناکارامدی سیاست های اتخاذ شده توسط مقامات پولی در کنترل تورم دانست.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حسین اصغرپور
دانشیار دانشکده اقتصاد، مدیریت و بازرگانی دانشگاه تبریز
بهزاد سلمانی
دانشیار دانشکده اقتصاد، مدیریت و بازرگانی دانشگاه تبریز
کامران نیکی اسکویی
دانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه تبریز
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :