تراژدی و کنش جامعه شناختی انسان معاصر

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 50

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ISAH-2-15_004

تاریخ نمایه سازی: 14 فروردین 1403

چکیده مقاله:

تراژدی به عنوان یکی از اشکال نمایشی ریشه در آیین ها و مناسک مذهبی یونان باستان دارد و خاستگاه آن به اشعار دیتیرمبیک که به ستایش داینسیوس خدای باروری و شراب می پرداخت، بازمی گردد. این اشعار و سرودهای وجدآور در سده ششم قبل از میلاد توسط تسپیس به گفتارهای نمایشی تک نفره تبدیل شد. بعدها آیسخولوس شخصیت دوم را وارد نمایش نموده و امکان برقراری دیالوگ را به وجود آورد. آن گاه در سده پنج قبل از میلاد، سوفوکل شخصیت سوم را وارد نمایشنامه کرد و امکان شکل گیری پیرنگ را که اساسا به معنای طرح و توطئه و دسیسه است، فراهم نمود. بنابراین از همان ابتدا، آن چه که این فرم ادبی را از سایر اشکال ادبی و نمایشی متمایز نمود، اهمیت عنصر تضاد، کشمکش و رنج بود. از همان ابتدا، با شکل گیری دیالوگ دینامیزم پیش برنده طرح داستانی، نوعی تضاد، دوگانگی و دیالکتیک پویا بود که به رنج و نابودی انسان ختم می شود. در این مقاله، نگارنده سعی نموده است تا با بررسی اجمالی و مقایسه دیدگاه های متفکرانی همچون فردریش هگل، گئورگ لوکاچ، تئودور آدورنو و هنریک ادویان، در ابتدا، به ماهیت کشمکش به عنوان عنصر اصلی تراژدی، اعم از این که این نوع کشمکش جنبه فردی یا متافیزیکی داشته و یا واقعیت اجتماعی در شکل گیری آن نقش دارد، بپردازد و آن گاه به این سوال پاسخ دهد که آیا انسان معاصر می تواند به عمل تراژیک دست بزند؟

نویسندگان

آنیتا هایراپطیان

استادیار گروه ادبیات انگلیسی، دانشکده زبانهای خارجی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، تهران، ایران.