بررسی عوامل موثر اتفاقی بر وقوع جرم

هر حادثه یااتفاقی حتی جزئی جرقه ای بر انبار باروت ناکامی ها و امیال سرکوب شده می شود و نقش عوامل اتفاقی و ناخواسته را در افراد بیشترمی نماید . اگر چه میزان ارتکاب جرم و احتمال وقوع آن به فرد ویژگیهای فردی او نیز مربوط است اما این شرایط خاص میزان آگاهی و اراده فرد را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد . ما در این تحقیق سعی کردیم تا نشان دهیم که شرایط اجتماعی موجود چگونه زمینه ساز اتفاقاتووقایع می شود و افراد ناخواسته به سمت ارتکاب جرم کشیده می شود حال این شرایط یا به وقوع رویدادهای خاص در زندگی فرد مربوط می شود مثل از دست دادن والدین هر دو و یا یکی از آنها خصوصا پدر یا از هم گسیختگی خانواده و در نهایت طلاق و جدایی آنها و یا اعتیاد خانواده که شرایطی را بر فرد تحمیل می کند که مجبور است آنها را تا حد زیادی بپذیرد و یا این شرایط ، شرایط خاص زندگی اجتماعی اوست که زمینه ساز رفتارهای مخاطره آمیز می شود مثل زندگی در محلات فقیر نشین و پرجمعیت - از دست دادن کار و شغل و نهایتا مهاجرت به حومه شهرهاویا بزرگ شدن در محیط جرم خیز که پر از حوادث و اتفاقات ناخواسته است و قدرت ارتکاب جرم را از حالت بالقوه به صورت بالفعل در می آورد . شاید در حقوق جزا جایگاه عوامل اتفاقی در وقوع جرم چندان لحاظ نشده باشد و مجری قانون یا قاضی به علت فردی بودن و خصوصی بودن جرم به این عوامل توجه زیادی ننماید و لی باید دانست که در مباحث حقوقی و قانونی خصوصا برای قانون گذار توجه به عوامل ناخواسته واتفاقی در وقوع جرم باید لحاظ شود تا عدالت به معنای واقعی آن تحقق یابد . زیرا گاه فرد تحت شرایط خاص خانوادگی طبقاتی و اجتماعی مرتکب اعمالی می شود که وقتی به نقش آنها توجه می کنیم می بینیم در صورت نبود هر یک از این شرایط سرنوشت فرد به گونه ای دیگر رقم می خورد .