تجربه بهتر از تئوری

تندیس گرایی که در دوره ی معماری مدرن متاخر روی کار آمد، به مفهوم الهام گرفتن از یک یا چند مورد برای بیان نمادین و مجسمه گونه آنها در معماری می باشد . در این سبک ترکیب جدیدی از مجسمه سازی و معماری بیان می شود به گونه ای که مرز روشنی بین این دو هنرقابل تشخیص نیست . همچنین از پیشگامان این سبک ، می توان به لوکوربوزیه اشاره کرد. او که علاوه بر معماری در حوزه ی مجسمه سازی نیز فعالیت داشته است ، اولین بنای تندیس گرای خود را به نام کلیسای رونشان، در فرانسه طراحی کرد. این مقاله ضمن بررسی مفهموم تندیس گرایی و ارتباط مجسمه سازی و معماری در طول تاریخ ، دو بنای کلیسای رونشان لوکوربوزیه و کلیسای نور را بررسی می کند. پژوهش حاضر با مقایسه ی این دو بنا، نشان می دهد که چگونه فرم و عملکرد در کنار هم یک معماری خوب را شکل می دهند و همچنین به اهمیت مهارت مجسمه سازی در خلق فرم های تندیس گرا می پردازد.