شمسه نقشی به قدمت تاریخ

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 44

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NERA08_362

تاریخ نمایه سازی: 24 فروردین 1403

چکیده مقاله:

از گذشته های دور شمسه در فرهنگ و هنر این سرزمین جای داشته و هر چه به جلو آمده ایم ، شمسه در باورعموم و نیز در هنر این مرز و بوم نقشی بوده است نمادین که معانی مختلفی در آن متبلور گردیده است.خورشید در آیین میترائیسم ایرانیان باستان «خور» نامیده می شد و بهانه ای بود برای ساخت معابد به نام «خراباتبا ضمه = خرابات با فتحه» که در آنجا به تقدیس و تکریم اش می پرداختند و تا اندازه ای برای «خور» ارزشقائل بودند که نام مهمترین شهر ایران زمین را «خراسان = جایی که محل اقامت خورشید است» گذاردند ارتباط نزدیک و باطنی میان اسلام ، به ویژه عرفان اسلامی با هنرها سبب شده تا بسیاری از هنرمندان راز آشناتفکرات عرفانی خود را با تاویلی تجسمی به صورت نمادین هنری ، خصوصا در ابنیه های مذهبی در قالب طرح ونقش و رنگ ارائه نماید.وقتی به اجزای این نقش اهورایی نظر می افکنیم ، نقوشی را می بینیم که در کنار ریتم زیبا دارای مفاهیم عرفانیبسیاریست. این نقوش در کنار اعداد ، نقشی را پدید آورده است که هم جنبه ی زیبایی شناسی را داراست و هممعنی و مفهومی بس شگرف دارد.شمسه ای که نماد خداوند می باشد به گونه ای در ابتدای کتب آورده می شود که خود به معنی آغاز ، با نامخداوند می باشد. آنچه مسلم است بیان تمثیلی و نگاه انتزاعی به اشکالی ست که در جزء جزء شمسه قابل رویت است و با اینکه ایناجزاء استقلال خویش را حفظ کرده اند ، در نگاهی کلی گویای وحدتی ست که به سمت و سوی بیان عرفانی خودحرکت میکنند و نماد گونه به فاش کردن اسراری در پی نقوش خویش می پردازد.

نویسندگان