مطالعه تطبیقی مولفه های تاثیرگذار کیفی در مدارس تاریخی تبریز از جنبه کالبدی (نمونه موردی : مدرسه حاج صفرعلی و دارالفنون)

طراحی فضاهای آموزشی از اهمیت بسزایی برخوردار است به دلیل اینکه به عنوان فضاها و کاربری هایی که به صورت مستمر مورداستفاده قرار می گیرد و طراحی معماری کالبدی و بصری آن بسیار مهم است . پژوهشگران اصول مهمی را به صورت پراکنده برای طراحی این گونه کاربری ها معرفی کردهاند که رعایت آنها، می تواند اماکن مطلوب و متناسبی را از لحاظ کیفیت فضایی به وجود آورد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تاثیرگذار برای افزایش سطح کیفی محیط های آموزشی از جنبه های کالبدی و بصری ، سعی دارد راهکارهای طراحی کالبدی بصری فضاهای آموزشی را تعیین کند. این پژوهش به روش توصیفی ، و شیوه کتابخانه ای با مطالعه متون و استفاده از اسناد و مدارک انجام می شود. در روند مطالعه ، ضمن توضیح مولفه های کالبدی مهم و هویت ساز دو اثر چون صدا و آکوستیک ، نور، رنگ ، دما، مصالح و بافت ، ساماندهی فضا و چیدمان، تناسبات و مقیاس و محیط طبیعی و از طریق کاوش در سبک های معماری دو دوره صفویه و قاجاریه ، تفاوت مولفه های کالبدی در فضاهای معماری دو مدرسه موردبررسی قرار گرفت . در این پژوهش نتایج حاصل از پژوهش به صورت جداول تطبیقی بین مولفه های کالبدی معماری مدارس مورد تحلیل قرار گرفت و در نهایت آنچه از این مطالعات حاصل گردید؛ در دوره صفویه ، شکوهمندی یک بنا، در قالب عناصری چون تزیینات در نماها و عناصر فضاهای داخلی ، رعایت سلسله مراتب فضایی و اصل درونگرایی و مطابق با معماری ایرانی انجامگرفته است و هر چه از اواخر قاجار به پهلوی طی می شود از اصول معماری ایرانی دورتر گشته و آثار به معماری معاصر و بی هویتی نزدیک تر می شود.