شاید این بار شانس با من یار شود...
محل انتشار: ماهنامه ادبیات متعهد، دوره: 3، شماره: 18
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 12
متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ADMT-3-18_015
تاریخ نمایه سازی: 8 اردیبهشت 1403
چکیده مقاله:
بعد از بیست روز حمام آمده ام، البته آن هم به زور. گفتند به خودت رحم نمی کنی، به هم بندی هایت رحم کن. حالم کمی قابل تحمل تر شده مثل کسی که توی کماست نه مرگ مغزی. از خیسی در و دیوار حمام، از صدای آب، دلشوره می گیرم. دلم نمی خواهد لخت شوم، دلم نمی خواهد مجبور شوم زیر دوش چشم هایم را ببندم. دلم می خواهد سه دست داشتم تا عریان شدنشان را بپوشانم. در حمام را چک می کنم که قفل کرده باشم.آب روی سرم می ریخت و کف شامپو از روی صورتم سر می خورد...
کلیدواژه ها:
شاید این بار شانس با من یار شود.. ، جایزه ادبی صادق هدایت
نویسندگان
دلارام دلنواز
برنده تندیس جایزه ادبی صادق هدایت