بررسی اختلالات یادگیری در کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی

در اسکیزوفرنی یا روان گسیختگی. افکار عجیب و غریب، احساسات غیر واقعی و رفتار غیر عادی بروز می کند. این بیماری یکعارضه بیماری نادر در کودکان است وبروز آن در سنین زیر ۱۲ سال متداول نیست. آغاز نشانه های بیماری، ناگهانی است و درهنگام رسیدن کودک به سن بلوغ بروز می کند. کودکی که در خانواده ای با خصوصیات اسکیزوفرنیک بزرگ شده باشد. بیش ازسایرین در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارد. احتمال ابتلای خواهر و برادر، ۸ تا۱۰ درصد و احتمال ابتلای کودکانی کهوالدینشان به این بیماری مبتلا باشند. ۱۵ تا ۲۰ درصد بیشتر است.هر اختلالی که دران موفقیت تحصیلی فرد با توجه به سن، آموزش و هوش، بر اساس ازمون های معیار خواندن و نوشتن ومحاسبه از انجه انتظار می رود بسیار کمتر باشد. اختلال یاد گیری توصیف می شود.اصطلاح اختلال یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانش آموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود باشکست مواجه می شوند. و درعین حال در چارچوب سنی کودکان استثنایی نمی گنجند. ظاهری طبیعی دارند. رشد جسمی و قد ووزنشان حاکی از بهنجار بودن آنهاست . هوش انها کمابیش عادی است. به خوبی صحبت می کنند. مانند سایر کودکان بازی و مثلهمسالان خود با سایرین ارتباط برقرار می کنند. در خانه نیز یاری های لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنها واگذار میکنند به خوبی انجام می دهند. لیکن توانایی لازم برای به جریان اندازی اطلاعات برای بیان کردن و بویژه نوشتن را ندارند. پس باتوجه به مشخصات کلی این دانش آموزان، می توان آنها را در گروه جدیدی به نام دانش اموزان اختلال یادگیری قرار داد و گفتاین دانش اموزان در یک یا چند فرایند روانی که به درک کردن با استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط می شوند. اختلال دارندکه این اختلال می تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش دادن صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسباتریاضی ظاهر شود.این اصطلاح شرایطی چون معلولیت های ادراکی، آسیب دیدگی های مغزی، نقص جزیی در کار مغز و خوانش پریشی را در برمیگیرد. این تعریف آن دسته از دانش آموزانی را که به دلیل معلولیت های دیداری، شنیداری یا حرکتی، همچنین عقب ماندگیذهنی یا محرومیت های محیطی، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شده اند را شامل نمی شود. ناتوانی هاییادگیری با اصطلاح هایی چون خواندن جبرانی یا دیر آموزی مترادف نیست.در این مطالعه از مدل سازی که با استفاده از نوار مغزی با QEEG در اختیار ما قرار داده استفاده کردیم.نوار مغزی کمی ابزارتشخیص پزشکی است که در آن نوعی تجزیه امواج مغزی از حالت آنالوگ (EEg) به حالت دیجیتال صورت می گیرد. این امر امکان مطالعه پتانسیل ها الکتریکی ناشی از پردازش های سلول های مغزی هنگام اجرای فعالیت های مختلف ذهنی (مانند تمرکز، حافظه، تصمیم گیری و ...) را فراهم می ک ند. QEEG که آنرا نقش مغزی نیز گویند، فعالیت الکتریکی ثبت شده در سطح جمجمه را به صورت طیفی از رنگ های متفاوت که بیانگر شدت و ضعف فعالیت سلول های مغزی در مناطق مختلف است می دهد. از مزیت های این روش این است که نوار مغزی یک روش دینامیک و پویا جهت ارزیابی کارکرد مغزی است که نسبت به روش های دیگر مانند FMR, PET دارای هزینه بسیار پایین تر بوده و عوارضی چون تزریق ماده حاجب یا در معرض اشعه یا امواج مغناطیسی بوده اند که روش های دیگر دارد، در این روش وجود ندارد. امکان مقایسه نقشه مغزی فرد را با داده های موجود سایر افراد (افراد بهنجار با سن و جنس مشابه) و لذا تشخیص پرکاری یا کم کاری فعالیت امواج مغزی فر اهم می گردد. با توجه به مطالعات صورت گرفته و بررسی مدل های ریاضی حاصل از نوارهای مغزی و همچنین مطالعه میدانی دانش آموزان اسکیزوفرنیک به این نتیجه دست یافتم که میزان اختلال یادگیری این کودکان به نسبت سایر همسالان خود دارای اختلاف چشمگیری نبوده و وجود این بیماری به تنهایی عامل جدی برای اختلالات یادگیری موجود در چنین کودکانی کافی نمی باشد.