بررسی نقش راهبردهای شناختی بر درگیری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهر تکاب در درس ریاضی

هدف هر نظام آموزش و پرورش ارتقا سطح دانش آموزان در زمینه های شناختی، هیجانی و عاطفی و همچنین سرمایه گذاری بر این قشر یعنی ساختن آینده کشور است. یکی دیگر از عواملی که بر عملکرد دانش آموزان موثر است، میزان درگیری تحصیلی آنها است که می تواند بر درگیری تحصیلی آنها تاثیر گذار باشد. از این رو؛ هدف از این پژوهش تعیین نقش راهبردهای شناختی در پیش بینی درگیری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهر تکاب در درس ریاضی است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان (۷۶۶ نفر) ابتدایی در سطح شهرستان تکاب در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ می باشد که تعداد ۲۵۵ نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از راهبردهای شناختی داوسون و مک اینری و مقیاس درگیری تحصیلی ریو جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های توصیفی و استنباطی مورد آنالیز قرار گرفت. پس از نرمال بودن داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کولموگرف- اسمیرنف به بررسی آزمون فرضیات پرداخته شد. نتایج فرضیه ها با استفاده از همبستگی پیرسون نشان داد که بین راهبردهای شناختی با درگیری تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد(۰۵/.P< ). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که راهبردهای شناختی پیش بینی کننده درگیری تحصیلی دانش آموزان می باشند