جایگاه فرهنگ درمعماری

فرهنگ ازجمله کلماتی است که درمتون مختلف ازکاربرد گسترده ای برخوردار است و همین گستردگی برابهام وپیچیدگی آن می افزاید وباتوجه به گستردگی مباحث فرهنگ و تنوع حوزه های نفوذآن درمعماری محققین مختلف باتوجه به نوع دیدگاه خوددرخصوص فرهنگ و مماری و همچنین نوع نیازی که احساس نمودهاند به شیوه های متفاوتی سعیدرایجادارتباط میان این دومقوله مهم نمودها ند برداشتهای متنوع ازرابطه فرهنگ ومعماری این امر را ضروری می سازد تا بیش ازپیش به شناخت جایگاه فرهنگ درمعماری و بررسی ابعادوتعاریف آن بپردازیم این پژوهش ازنوع کیفی است و درآن ازروش استدلای منطقی برای ایجادنظم منطقی درتعاریف پراکنده فرهنگ استفاده شده است