ارتباط اصول هوش اخلاقی و ابعاد مدیریت دانش با یادگیری سازمانی از منظرمعلمان

پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط اصول هوش اخلاقی و ابعاد مدیریت دانش با یادگیری سازمانی در دبیرستان های شهرستان ساوه انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه ی 330 نفر دبیران شاغل در شاخه نظری آموزش متوسطه ی ساوه می باشد. نمونه ای به حجم 169 نفر به روش تصادفی طبقه ای نسبی بر اساس جدول مورگان انتخاب شد. ابزار این پژوهش عبارتند از سه پرسشنامه استاندارد هوش اخلاقی، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت که به ترتیب عبارتند از: 0/89, 0/87, و 0/88 یافته های پژوهش نشان داد همه اصول هوش اخلاقی و همچنین همه ابعاد مدیریت دانش با یادگیری سازمانی به طور مثبت و معناداری همبسته هستند. در حالی که از بین اصول هوش اخلاقی تنها رابطه ی اصول دلسوزی و درستکاری با بعد ایجاد دانش از ابعاد مدیریت دانش معنادار نبود. در یک مدل کلی در قالب فرضیه ی اصلی که با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد، ضرایب مسیر نشان داد از بین دو متغیر موثر بر یادگیری سازمانی، مدیریت دانش با ضریب 0/699 بیشترین رابطه را به عهده دارد. معادلهساختاری نشان داد اصول هوش اخلاقی وابعاد مدیریت دانش حدود 34 درصد از واریانس یادگیری سازمانی دبیران را تبیین می کنند. بنابراین تقریبا 66 درصد دیگر آن توسط متغیرهایی به جز متغیرهای مستقل تحقیق تبیین می شود .