فرهنگ و تغییر در برنامه درسی

بطور کلی به مربیان، معلمان و عاملان برنامه درسی، در طول اعصار، فرصت هایی عرضه شده است. آنان ممکن است بدون کوچکترین انتقاد، تمایلات زمان خویش را که در می یابند، عینأ در برنامه های درسی به کار گیرند که در اینصورت برنامه ها آیینه ی نیروهای سیاسی و اجتماعی خواهند بود و یا ممکن است، زمان ارزیابی نموده برنامه های مدارس را به نحوی تدوین نمایند که پاسخگوی تغییرات پویا باشند. برنامه ی درسی می تواند یا بازتاب جامعه باشد و یا عاملی برای شکل دادن به جامعه، معلمان ممکن است یا به عنوان دنده ای از ماشین بوروکراتیک مدارس عمل نموده، مواد درسی را با اطمینان و بدون کوچکترین تغییری، حفاظت نمایند، یا ممکن است به دانش آموزان کمک نمایند تا فکر نموده و عمل کنند، به آنان دانش خاص، روش های مباحثه ای و فعالیت های اشتراکی در حل مسائل بیاموزند. استقرار فرهنگ در هر جامعه، عامل چند جانبه ی مؤثر در تعلیم و تربیت است که از ابتدایی ترین سال های زندگی کودک بر مغز و شخصیت او اثر می گذارد و این اثرگذاری در تمام طول عمر ادامه دارد. فرهنگ در معمولی ترین شکل خود وظیفه ی خلق دانش، اعتقادات، معنویت، مهارتها، ارزش ها و روش های نهادی شده ی رفتار اجتماعی را به عهده دارد. در این مقاله نگاهی اجمالی بر مسأله فرهنگ و تغییر در برنامه درسی از جمله اهمیت و ضرورت تغییر برنامه درسی، ویژگی ها و عناصر فرهنگی در برنامه درسی و ... انداختیم.