بررسی رابطه هوش معنوی و افسردگی در مراجعه کنندگان دارای خیانت زناشویی به مرکس مشاوره و مددکاری فرماندهی انتظامی استان گلستان

خیانت زناشویی موضوعی است که زوج درمانگران به صورت منظم در کارهای بالینی شان با آن مواجه می شوند و می تواند تجربه ای گیج کننده و دردناک برای همه کسانی باشد که با آن درگیرند. این نوع رابطه می تواند موجب بروز اختلالاتی نظیر افسردگی در افراد گردد. در قلمرو آسیب شناسی روانی، افسردگی بیشترین توجه را به خود معطوف کرده است. معنویت نیز یکی از نیازهای درونی انسان است. هوش معنوی به عنوان زیربنای باورهای فرد نقش اساسی در زمینه های گوناگون به ویزه ارتقاء سلامت روانی دارد و از طرفی اهمیت تدثیر خیانت زناشویی در بروز اختلالاتی چون افسردگی و اثر مخرب افسردگی بر بهداشت روانی و سلامت جسمانی غیرقابل انکار است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی و افسردگی در مراجعه کنندگان دارای خیانت زنایشویی به مرکز مشاوره و مددکاری فرماندهی انتظامی استان گلستان می باشد. حجم جامعه شامل 30 نفر از افرادی بود که در فاصله زمانی 15 شهریور ماه تا 15 آذرماه سال 1393 به مرکز مشاوره و مددکاری فرماندهی انتظامی استان گلستان مراجعه کرده بودند. حجم جامعه شامل 30 نفر از افراد مراجعه کننده بود که با استناد به جدول م ورگان 28 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های هوش معنوی (علی بدیع و همکاران 1389) و پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) بود. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون تی مستقل و ازمون همبستگی پیرسون. با نرم افزار آماری SPSS11.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین در پژوهش حاضر 9 پژوهش انجام یافته در زمینه مطالعات مرتبط با افسردگی و هوش معنوی زوجین از منابع و پایگاه های اطلاعات علمی گردآوری و انتخاب شد. و به شیوه فراتحلیل جامعه مورد پژوهش با کل کشور مقایسه شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که تفاوت معناداری در میزان هوش معنوی بین مراجعه کنندگان زن و مرد وجود ندارد. همچنین تفاوت معناداری در میزان افسردگی بین مراجعه کنندگان زن و مرد وجود ندارد. همچنین بر اساس یافته های این پژوهش ارتباطی بین هوش معنوی و افسردگی مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره وف.ا.ا. گلستان یافت نشد. نتیجه گیری و راهکار: نتایج پژوهش حاضر تدیید نشد. اما نتایج فراتحلیل نشان داد میانگین افسردگی گروه مورد مطالعه پایین تر از میانگین کل کشور می باشد. اما میانگین هوش معنوی گروه مورد مطالعه بالاتر از میانگین کل کشور بود. افراد خیانت کار افسرده نیستد و دارای هوش معنوی بالای هم نمی باشند. برای کاهش خیانت زناشویی باید در جهت ارتقای هوش معنوی تلاش شود. نتایج تحقیقات نشان می دهد افراد دارای زندگی معنوی از لحاظ روانشناختی سالم ترند. بنابراین با ارتقاء و پرورش مؤلفه های هوش معنوی از قبیل: تشخیص و دریافت پیام های معنوی از پدیده ها، درک حضور خداوند در زندگی و ...، می توانیم سطح سلامت روان مراجعین را ارتقاء داده از بروز اختلالاتی نظیر افسردگی جلوگیری کنیم.