عوامل و علل موج دیکانستراکشن در معماری ساختار شکن
سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 917
فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CIVILED01_052
تاریخ نمایه سازی: 20 دی 1394
چکیده مقاله:
در نیمه اول قرن بیستم مهمترین مکتبی که ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب می شد ، فلسفه اصالت وجود بود. ژان پل سارتر ) 1980 - 1905 ( ، فیلسوف فرانسوی ، پایه گذار این مکتب است . او خرد گرایی مدرن ، که توسط دکارت ،کانت و سایربزرگان مدرن مطرح و تبیین شده بود ، را اساس فلسفه خود قرار داد . از نیمه دوم قرن اخیر ، فلسفه مدرن و مکتب اصالت وجود و خردباوری از طرف مکتب جدیدی به ناممکتب ساختار گرایی مورد پرسش قرار گرفت . این مکتب در ابتدا توسط فردیناند دو سوسور ، زبان شناس سوییسی و لوی استراوس ، مردم شناس فرانسوی ، مطرح شد.ساختار گرایی واکنشی در مقابل خرد استعلایی و ذهنیت مدرن است . لوی استراوس گفت : ))تحلیل ساختارهای ژرف پدیده های فرهنگی به ادمی مدد می رساند تا ساخت و کار ان را بشناسد و از این رهگذر به رموز تحولات اجتماعی وفرهنگی واقف گردد . به نظر او ، ساختارهای فرهنگی از انگاره های زبانی پیروی می کنند ((.استراوس ماهیت بشر ، رسالت بشر و ازادی بشر را که سارتر مطرح کرد ، بهزیر سوال برد . از نظر استراوس ، سارتر موجودی است پاریسی با بینش پاریسی . استراوس می گوید ژان پل سارتر ذهنیت و شعور تکوین یافته در محیط های دانشگاهی پاریس را به کل بشریت در همه نقاط عالم و در سراسر تاریخ تعمیم داده و تعینات تاریخی را نادیده گرفته است.
نویسندگان
الهام تقوی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت الله آملی
علی جان نثار
معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت الله آملی
محمدهادی شیرپور
دانشگاه پردیسان فریدونکنار