بررسی اثر واسطه ای شیوه های راهبردی (استراتژیک) منابع انسانی در مدیریت دانش و عملکرد سازمان ها

در این مقاله به بررسی سه مفهوم مدیریت دانش و مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد سازمان می پردازیم. واحد منابع انسانی دربسیاری از سازمان ها حجمه ی وسیعی از داده ها و اطلاعات را رهبری می کند و این داده ها و به روز نمودن آنها با استفاده از شیوه هایراهبردی و سیستم های اثر بخش مدیریت دانش قابلیت مدیریت بهتر را دارا می باشند. در مقاله تاکید شده است که بین دو مفهوم مدیریتدانش و مدیریت استراتژیک منابع انسانی به صورت آشکار یک همپوشانی قابل توجه ای وجود دارد. پس با استفاده از این نگرش به تعریفمفاهیم مدیریت دانش و مدیریت استراتژیک منابع انسانی و همچنین سازمان و عملکرد آن پرداخته شده است . شواهد تجربی قبلی نشان دادهاست که مدیریت دانش و شیوه های منابع انسانی می توانند به منظور بهبود عملکرد سازمان در تعامل باشند. بر اساس این ایده، هدف از اینمطالعه ارائه بررسی شیوه های مدیریت استراتژیک منابع انسانی به عنوان یک مکانیزم موثر بر اثربخشی مدیریت دانش در عملکرد سازمان میپردازد.یافته های ما تایید می کند که استراتژی های مدیریت دانش به طور مثبت بر عملکرد شرکت از طریق برخی از شیوه های منابع انسانیمانند: عملکرد بالا، نیروی انسانی گزینش شده، آموزش فردی، مشارکت فعال، ارزیابی عملکرد جامع و جبران خدمات مبتنی بر عملکرد تاثیرمی گذارد. برجسته کردن نقش مدیریت منابع انسانی در این رابطه و نیاز به تراز شیوه های منابع انسانی بر استراتژی های سازمان تاثیر میگذارد.